رسوایی جریانات سلطنت طلب و ایرانشهری در پی ناکامی فراخوان روز کوروش

شجاع ابراهیمی


برهیچ کسی پوشیده نبوده و نیست که میدیای غالب و روشنفکران پرو غرب در هر خیزشی سعی در غالب کردن گفتمان واپسگرای سلطنت خواهی از هر طریقی اول با التماس و قبضه کردن رسانه های دیداری و شنیداری و در نهایت با عربده کشی و دشمنی کردن با خواست و مطالبات برحق ملیتهای تحت ستم و جنبش کارگری، زنان و گروه های اقلیت ال جی بی تی کیوداشته و دارند. سابقە این دست اندازی ها و زبان درازی ها از دوران شکوفایی تلوزیون های لس‌آنجلسی در دهه هفتاد و هشتاد شمسی آغاز و هر بار پس از رسوایی و شکست پس از سرخوردگی دوره‌ای در هر اعتراض و خیزشی باز همان راه رفته را می‌روند ‌.[برای مثال رسوایی هخا در آن سال‌ها که مضحکه خاص و عام شد]
از روزهای قبل که مصادف بود با چهلمین روز درگذشت ژینای کوردستان جریانات سلطنت طلب و الترا فاشیست از قبیل فرشگرد، فرقه های رنگارنگ مشروطه خواه [گروه های سلطنت طلب]، رضا پهلوی فرزند محمد رضا پهلوی و نوه رضا خان میرپنج قزاق روسیه تزاری و صد البته تلوزیونهای ایران اینترنشنال، من و تو، صدای آمریکا، آوا تودی و حتی بی بی سی فارسی نیز تمامی هم و غم خود را برای بسیج نیرو حول هفتم آبان، روز کوروش در حومه شیراز گذاشتند. آقای رضا پهلوی در مصاحبه ای این روز را ” روز رستاخیز انقلاب ملی ایران” نامید و دسته های شاه الهی در شبکه های اجتماعی گسیل شدند و حتی کانال اول جمهوری اسلامی با پررنگ کردن این فراخوان، سعی کردند تا چهلمین روز درگذشت ژینا را کمرنگ کنند.
همزمان با روز چهلم جانباختن ژینا همه شهرهای کوردستان و اکثر نقاط استان های شمالی و جنوبی ایران صحنه خروش انقلابیون بود و برآوردها از سقز نشان داد حدودا هفتاد هزار نفر خود را به ارامستان ایچی سقز رساندند، عوامل اطلاعاتی و امنیتی با تعطیلی مدارس در سراسر کوردستان و بستن جاده ها و به رگبار بستن جوانان و کودکان نتوانستند حضور سیل خروشان دهها هزار نفری مردم را بگیرند ومبارزین با گذر از ره کوره ها و عبور از رودخانه و سنگلاخ خودرا به ایچی رساندند. همزمان در اقصی نقاط جهان نیز فراخوان هایی داده شد و جریان‌های سلطنت طلب با اتکا به روش های چماقداران اسلامی به چپها، جریانات مدافع حق تعیین سرنوشت و گروه های زنان و ال جی بی تی کیو حمله کردند و با ایجاد جو روانی زننده و خشن در سطح خارج کشور و صرف پول های هنگفت سعی در دزدیدن و تخطئه تظاهرات ها داشتند. بگذریم….
روز موعود فرا رسید و از شب قبل در چند شهر جهان فراخوان های جریانات فاشیست ایرانشهری تحت عناوین مختلف لغو گردید [شما بخوانید ترس ازآبروریزی] و در شیراز نیز نه تنها یک نفر به گور کوروش در پاسارگاد سرازیر نشد حتی دریغ از یک شعار بر روی دیوار یا بر سر زبان یک تظاهر کننده در شهرهای”ایران”. همه این هیاهوی رسانه ای در چشم بهم زدنی نقش بر آب شد و دسته دسته گروهای فالانژ و فاشیست سلطنت طلب هریک ابتدا دیگری را مسبب این شکست مفتضحانه لقب دادند و سپس بستن پاسارگاد از جانب رژیم اسلامی را بهانه این شکست مفتضحانه کردند.
این تجربه ساده به ما نشان می‌دهد که نباید مرعوب فضا سازی های تخیلی و دروغین رسانه ها و گروه‌های خارج کشور شد و حتی نباید در مقابل این جریانات کوچکترین امتیازی داد و آنها را به رسمیت شناخت. واقعیت دیگر جریانات سلطنت طلب و ایرانشهری، دشمنی ویژه با کمونیسم، کارگر و جنبش انقلابی کوردستان [حقوق ملی اعم از حق تعیین سرنوشت و جدایی تا حقوق فرهنگی و زبانی] حقوق زنان و گروه های اقلیت جنسیتی است و تنها اتکای این جریانات فقط و فقط دخالت خارجی از نوع ناتو و “رژیم چنج” از بالا و ساخت و پاخت با بخشی از بدنه نیروی سرکوبگر و جنایتکار ارتش و سپاه پاسداران است. این جریانات هیچ پایگاه توده ای در میان مردمان نداشته و ندارند، بخصوص در کوردستان نیز تابحال نتوانسته اند غیر از چند نشست ناکارامد با دوحزب فدرالیست [ مرکز همکاری احزاب کوردستان ] کاری از پیش ببرند‌ . ماهیت انقلابی جنبش جاری هر شعار موهن و بی محتوای این جریانات را فورا به زباله دانی ریخته است و تابحال از چهل و اندی روز گذشته حتی یکبار شعاری در خیابان که رنگ و بوی سلطنت خواهی بدهد بر سر زبان‌ها جاری نشده است و اتفاقا ماهیت ارتجاعی این جریانات و خود رضا پهلوی در انقلاب زنان، کارگران و ملیت‌های تحت ستم و جنبش انقلابی کوردستان اجازه نداده است تا نقشی را ایفا کنند.
اما روی سخن با فعالین جنبش انقلابی کوردستان و فعالین ازادی خواه و چپی است که این روزها نگران دزدیده شدن انقلاب کنونی توسط جریان پهلوی- شورای گذار هستند،
رفقا و دوستان گرامی:
هر خیزشی و هر انقلابی دارای مراحل متفاوتی است و انقلاب در درون خودش است که هر روز تکامل پیدا کرده و رهبران خود را می‌سازد لذا ذکر چند نکته لازم و ضروری است:

  1. انقلاب کنونی محصول نهایی ناامیدی کامل توده های تحت ستم اعم از زنان، کارگران و جنبش انقلابی کوردستان از هر گونه اصلاح یا تغییرات چشمگیر صلح آمیز و بدون هزینه است و نیروی انقلابی حامل آخرین درجه و منتهی الیه خواست های رادیکال است. انقلابیون در صحنه به همین سبب رادیکالترین، شفاف ترین و سازش ناپذیر ترین نیروی سیاسی موجود را به عنوان رهبری خود در صحنه بر میگزینند، لذا مطمئن باشید هر جریانی که در صدد کنترل فضای خیابان و آرام کردن معترضان در صحنه باشد و با نصیحت کردن در صدد لاپوشانی خواست و مطالبات توده های تحت ستم باشد به سرعت منزوی و از گردونه خیابان و انقلاب به حاشیه رانده خواهد شد.
    ۲-نیروی انقلابی سیاسی باید دوشرط اساسی را دارا باشد اول سازش ناپذیری و اعتماد به نفس بالا در سطح رهبران سیاسی و دوم شفافیت و پرهیز از کلی گویی های متداول و زبان دیپلماتیک رایج، اگر خواست و مطالبه طبقاتی یا ملی موجود است نیروی سیاسی انقلابی بدون هیچ رودربایستی و تعارفات آن مطالبه را بایستی نمایندگی کند حتی اگر به مذاق خیلی ها خوش نیاید‌. مورد بعدی شفافیت در امر دیپلماسی سیاسی است که نیروی سیاسی انقلابی نباید تحت هیچ عنوان در پشت درهای بسته با هیچ جناح سیاسی مخالفی وارد ائتلاف شود و فقط و فقط خواست و مطالبه توده های خیابان را نمایندگی کند. درمورد جنبش انقلابی کوردستان جریانی میتواند به سرعت رهبری اجتماعی و سیاسی صحنه خیابان را نمایندگی کند که در مرحله تثبیت جنبش نماینده سازش ناپذیر منتهی الیه خواست و مطالبات مردم کوردستان یعنی حق تعیین سرنوشت و جدایی باشد و انطور که در شعار های خیابانهای شهرها میبینیم یک جنبش خود بخودی وسیع رفع ستم ملی [سەربەخۆیی خۆازی ] در کف خیابان موجود است و با کمی هنر انقلابی و یک رهبری مسئول میتوان این جنبش وسیع را [که از سازشکاری جریانات فدرالیست که حال زیر پرچم ایرانشهری ها و پهلویسم در شورای مدیریت گذار رفته اند، بە شدت عصبانی است] به موتور محرکه خیزش کارگران و زنان و مابقی اقشارجامعه کوردستان تبدیل کرد ومنتظر ساخت و پاخت جریانات پروغربی و یک سناریوی “رژیم چنج” قلابی پرو غربی ننشست و زیر میز بازی مرکزگرایان و فاشیست‌ها زد و معادلات آنها را برهم زد. برای این کار دو شعار ضروری و لازم نیاز است ابتدا مطالبه انحلال ارتش و سپاه پاسداران و تمامی نهادهای اطلاعاتی و پلیسی، و بعدا شعار همبستگی سراسری کف خیابان در مقابل شعارهای همه باهمی جریانات مرکز گرا که شازده شان حتی نمیتواند بفهمد ضرورت زبان مادری چیست. شعار همبستگی سراسری بدینگونه که ما از همه خواست و مطالبات دمکراتیک همه افراد جغرافیای سیاسی ایران حمایت می‌کنیم و اتفاقا پیروزی جنبش انقلابی کوردستان در گرو نقش بر آب شدن توطئه پهلوی چی ها و جریانات پرو غربی است و همبستگی طبقاتی سراسری مابین همه انقلابیون در صحنه در همه نقاط در گام اول و خواست و مطالبه سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و تمامی نهادهای نظامی اطلاعاتی و دولتی ازجمله بانک‌ها و دیوان سالاری اداری و تضمین آزادی های حد اکثری گامی مثبت در جهت خنثی سازی جریانات تمامیت خواه و مرکز گرا است. به میدان آمدن کارگران از ملیت های مختلف این امکان را فراهم می آورد که به سرعت خواستهای رفع ستم ملی از یک تابو به واقعیت روزمره مبدل شود. بدیهی است هر تغییری بدون انحلال و انهدام ارتش و سپاه پاسداران و مابقی دولت سرمایه داری ایران سبب میشود که تجربه پنجاه و هفت بار دیگر تکرار شود وکارگران و زحمتکشان کوردستان و مابقی نقاط ایران دوباره توسط یک نیروی سرکوبگر و فاشیست دیگر، با استفاده از همان پتانسیل های رژیم قبلی سرکوب و قتل عام شوند. رهبری سیاسی آینده جنبش انقلابی کوردستان از پاریس و نشست شورای گذارولابی کردن با پهلوی ها تعیین نمی‌شود بلکه از دفاع بی چون چرا از کف خیابان و مطالبات برحق طبقاتی-جنسیتی و رفع ستم ملی مردم کوردستان تعیین میشود. فرصت کم است تا دیر نشده است باید جنبید.
    زنده باد انقلاب