فریبرز آبدانان
فاز اول اقدامات دولت ترامپ نابودی نفوذ منطقه ای نظام ولایت فقیه است.
سقوط حکومتها و تضعیف جناح های همپیمان رژیم ولایت فقیه در منطقه، خطر فروپاشی حکومت تهران را نیز بشدت افزایش خواهد داد.رژیم ایران توانایی آن را ندارد در برابر اقدامات جدید دولت ترامپ که با عزمی جزم به میدان خاورمیانه آمده است مقاومت کند و کارایی منطقه ای خود را حفظ کند. اولین استارت کابینه یکدست و ضد ولایت فقیه ترامپ تمام تلاشها وهزینه ها و محاسبات رژیم ایران در طول این چند سال که برای حفظ دولت بشار اسد و تقویت سایر گروه های همپیمانش انجام داده را ضرب صفر میکند.باسقوط نظام دیکتاتور بشار اسد دیگر چالشی در برابر کارایی رقبای منطقه ای رژیم ایران وجود نخواهد داشت. سقوط حکومت بشار و اقمار رژیم در منطقه که اکنون دچار تزلزل شدید شده اند به معنای اعلام پایان هژمونی نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. کە مهترین دگرگونی ناشی ازمرگ هژمونی ولایت فقیه سرنگونی خود رژیم در آینده نچندان دور خواهد بود.واقعیتی که هراس سران نظام جمهوری اسلامی را برانگیخته وتمام جناح های مختلف نظام به هردری میزنند تا نوش داروی سهراب سلطه نظام را به حلقوم تنگ شده اش برسانند.
اما باید گفت که نوش داروی سهراب سلطه ولایت را دیر به حلقوم تنگ شده اش رساندید.
اولین اقدام سیل آسای کابینه یکدست ترامپ از سوریه آغاز میشود و این سیل متحدان منطقه ای نظام را یکی پس از دیگری باخود میبرد ، پکاکا بعنوان بخشی مهم از متحدان رژیم ولایت فقیه اولین قربانی خواهد بود و رژیم جمهوری اسلامی برای بقای خود در طول تحولات منطقه تمام پتانسیل این سازمان را بکار گرفت وسران پکاکا و اقمارش از هیچ گونه کمکی به نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند.بابررسی و تحلیل و تشریح عملکردهای پکاکا در طول این چند سال هیچ جای شک و تردیدی باقی نمیماند گرچه امروز واقعیتها چنان آشکارند که نیازی به تفسیر نیست و هر شخص عادی نیز میتواند به عمق فضاحت و ورشکستگی سیاسی و …پکاکا و عملکردهای مخربش پی ببرد.
جمهوری اسلامی ایران با دخالت مستقیم در عرصه سیاسی وامنی و نظامی حکومت سوریه،حکومت مرکزی عراق و بخش مهمی از اتحادیه میهنی کوردستان عراق جایگاه پکاکا را در مناطق استراتژیکی روژاوا در سوریه ،شنگال در عراق و قندیل در باشور را تقویت بخشید،ودر طول تحولات منطقه پکاکا عملا در کمپ جمهوری اسلامی جای گرفت و صادقانه و دلسوزانه در این راستا به نظام دیکتاتور و ضد بشری ایران خدمت کرد . حمایت مستقیم رژیم ایران از پکاکا در روژاوا به منظور حفاظت از مناطق استراتژیک وپیشگیری از هر گونه تحرکی که منافع رژیم ایران را مورد تهدید قرار می دهد است.
تحویل دادن روژاوا به پکاکا از بدو تحولات سوریه از طرف حکومت بشار اسد به منظور مسدود کردن راه های ارسال تدارکات و قطع چندی از خطهای ارتباطی مهم معارضین حکومت بشار اسد همپیمان استراتژیک ایران بود . هدف از تقویت حضور پکاکا در روژاوا جلوگیری از هر گونه حضور نظامی و سیاسی دیگر احزاب کوردی روژاوا بود که منافع پروژه ایران فرهنگی و هلال شیعی را مورد تهدید قرار دهند.
اما تصمیمات جدید و جدی دولت ترامپ در برخورد با رژیم ایران در منطقه تمام معادلات روژاوا و سوریه و تمام محاسبات ایران را بر هم زد و اکنون روژاوا و سوریه وارد فاز جدیدی شده و احتمال برخورد قطبهای منطقه ای و فرامنطقه ای در سوریه بسیار نزدیک است،که هرگونه برخورد نظامی مابین قطبها موجب شکست حتمی رژیم ایران و همپیمانان منطقەای آن میشود. پکاکا با اتخاذ این سیاستهای غلط چهره و حیثیت خود را در دنیای غرب و همچنین در جامعه کوردستان در معرض خطر قرار داد و روز به روز ملت کورد در هر چهار بخش کوردستان به عمق فضاحتهای سیاسی پکاکا و عمق وقاحت سرکردگان این سازمان پی میبرند که چگونه ملت کورد را در روژاوا قربانی سیاست و منافع رژیم ایران کردند.
نقش پکاکا در شنگال و دفاع از منافع رژیم جمهوری اسلامی در منطقه چنان عیان است که نیازی به تحلیل و تفسیر چندانی ندارد،. جمهوری اسلامی شنگال را کریدوری مهم برای دسترسی و ثبات عمق استراتژی خود در سوریه میداند. پس از سقوط شنگال نیروهای پکاکابه این منطقه آمده و سپس جمهوری اسلامی ایران از طریق حکومت مرکزی عراق و نیروهای حشد الشعبی به تقویت جایگاه نیروهای پکاکا در بین کوردهای شنگال پراختند و این نیروها با استفاده از حمایت کامل مالی و تجهیزاتی حکومت مرکزی عراق و جمهوری اسلامی ایران حضور نظامی و فعالیتهای سیاسی خود را در شنگال گسترش دادند ،که هم باعث ضعیف شدن موقعیت سیاسی اقلیم در میان کردهای ایزدی شود و هم مانعی برای استقلال کوردستان باشور ایجاد کند، که موضوع استقلال با افکار و ایدئولوژی پکاکا در تضاد کامل است. ازطرفی دیگر هم مانند روژاوا که توسط بشار اسد به دست امین پکاکا سپرده شد و هیچ خطری از جانب نیروهای وابسطه به پکاکا حاکمیت بشار اسد را تهدید نمیکند ،حضور آنها در شنگال کە کریدوری مهم و منطقه ای استراتژیک در مزر سوریه است همان نقش روژاوا را درشنگال برای استراتژی ایران ایفا میکند. پکاکا در طول این مدت در شنگال هم مانند روژاوا صادقانه به اهداف و استراتژی پروژه ایرانی پارسی و هلال شیعی خدمت کرد امروز هم به فرمان آنها لبیک گفت.
باخروج پکاکا از شنگال اکنون تحولات سیاسی عراق نیز بمانند سوریه وارد فاز جدیدی میشوند و آن هم برخورد قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای است.
کتمان اینکه پکاکا بخش مهمی از همپیمانی رژیم ایران را در منطقه تشکیل میدهد بسی مضحک است و انکار و توجیه این واقعیت عریان توهین به شعور مردم است .
آمریکا و تیم ضد ولایت فقیه ترامپ که با عزمی جزم خود را آماده ورد به میدان تحولات خاورمیانه کرده اند برای این مهم پلانهای دارند که در آینده نزدیک اجرایی شدن آنها جناح های های همپیمان با محوریت ایران در منطقه رادچارعقب گرد بزرگی خواهند کرد و شرایط سختی برای محور ایران در منطقه خاورمیانه رخ می دهد که نظام ولایت فقیه و اقمارش را در تنگای شدید قرارمیدهد و از هم اکنون در سیاست وعملکردهای پکاکا بعنوان بخشی مهم از محور مقاومت به سهولت میتوان به آن پی برد.
سقوط حاکمیت بشار و اقمار رژیم در منطقه که در این مطلب فقط به یکی از متحدان منطقه ای رژیم که (پکاکا )اشاره کردیم که اکنون دچار تزلزل شدید شده اند هدف اصلی تیم ترامپ است و این به معنای اعلام پایان هژمونی نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.، کە مهترین دگرگونی ناشی ازمرگ هژمونی ولایت فقیه سرنگونی رژیم خود رژیم خواهد بود که در فاز دوم استراتژی آمریکاست..
دولت ترامپ با جدیت تمام به میدان خاورمیانه می آید وکابینه محکم ضد رژیم ولایت فیقه همراه با تئوریسینهای امنی عمق استراتژی آمریکا را تشکیل داده که همسو و همصدا با شعارهای دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و همچنین مقابلە با تروریزم افسار گسیخته ونقشه های ویرانگر و مخرب جمهوری اسلامی در منطقه است .پیامهای نوروزی و تویتهای ترامپ و اعضای کابینه اش در حمایت و همسویی با ملتهای ایران از خیزشهای دی ماه تا به امروز ، وحشت و نگرانی حاکمان دزد و اختلاسگر و بی کفایت و شرورو فاشیزم نظام ولایت فقیه و اقمارش در منطقه را زیاد ، و از طرف دیگر روحیه مقاومت ملیتهای به ستوه آمده از این زندان جمهوری اسلامی را دوچندان کرده است.
بنابراین حوزه ی منافع مشترک تمام ملیتهای ایران و کابینه ترامپ در سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.
درست است که آمریکا بدنبال منافع خود میباشد،اما امروز منافع ملی امريكا با منافع تمام ملتهای ايران هم جهت شده ،چرا كه تاريخ انقضاء جمهوري اسلامي فرا رسیده .جریان اصلاح طلبی در ایران عملا مشروعیت خود را از دست داده و بدون شک جریان احمدی نژاد نیز نمیتواند معترضان به سیاستهای کلی نظام را قانع کند چون در آینده نزدیک موضوع و مشکل عمیق ملیتهای تحت ستم بر سایر مشکلات داخلی افزوده میشود، زیرا مردم به چیزی کمتر از ایجاد تغییرکلی نظام ولایت فقیه مرکز گرا تن نخواهند داد و هیچ کدام از جریانات داخلی پا به میدان خطر سقوط نظام نمیگذارند.
پس نتیجه میگیریم نظام ولایت فقیه در آینده نزدیک سقوط خواهد کرد .
ملتهای تحت ستم درايران و بخصوص” ملت کورد روژ هه لات ” بايد از اين فرصت خوب كمال استفاده را ببرند. و بايد تمام ملیتهای ایران هوشيار و آماده باشند برای انتخاب یک آلترناتيو خوب و موثر بعد از جمهوری اسلامی که اهميت اين آلترناتيو مناسب حتي از موضوع براندازی رژیم هم حیاتی تراست .
فریبرز آبدانان
- بەشداری سەرژمێری نەکەن تاماددەی ١٤٠ جێ بەجێ نەکرێت - 11/17/2024
- هەڵبژاردنه پووچەڵەکەی باشوور - 10/26/2024
- ئاغاشڕەی ئیناخی کێ بوو؟ - 10/20/2024