غفور شیخی (جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی)
عرفان آمریکای جنوبی، دینِ این دنیاییِ آسیای جنوب شرق، شیطانپرستی و مثلث و ستاره فراماسون، آدمخواران عبادتگرای اروپای شرق، جنبشهای نوپدید هندی و دهها مورد دیگر از نحله های بشری هر روز در حال ظهور و گسترش و جذب اقشار مختلف به ویژه جوانان، دینگریزان، سرخوردگان، دنیازدگان و بعضاً اذهان کنجکاو و نوخواه هستند که عمدتاً دارای ویژگی دادنِ وعده و وعيدها، فرار از موقعيت فعلي مانند مشكلات خانوادگي، بارش محبّت از سوي همکیشان اين گروهها، تصوّر ايجاد رابطهاي نزديك با خدایی متفاوت، احساس بهبود وضع زندگي، تحوّل فردي و توجّه به علاقهی فردي و… هستند.
از آنجایی که ارزشهای بشری و مفاهیم مختلف اعتقادی و باید و نبایدهای فرهنگی عموماً نسبی و همواره متغیّرند میتوان نتیجه گرفت که اولاً میزان انحراف آنها از اصول دین و اخلاق انسانی، بستگی به نوع دیدگاه و اینکه کجا ایستادهاید و به کجا نگاه میکنید، دارد و ثانیاً ترکیبی التقاطی از ادیان رسمی، مفاهیم انسانگرایانه و روانشناسانه در قالبی تجربهگرایانه مهیّا می سازند. در دهه آغازین 1970م، تعداد این فرقهها در غرب 78 و در آغاز دهه 90م 350 و از 2000 به بعد بالغ بر 2500 فرقه نوپدید دینی و شبه دینی میباشد.( كريسايدرز:1382:139)
این نحلهها برای جامعهی ایرانی در کل و مناطق کوردنشین در جزء، دارای مضراتی همچون اخذ و کسب پول زياد از افراد، تخريب قدرت كار و شغل در اعضا، ترويج بي بندوباري ، احساس ترس و گناه، از ميان بردن احساس مسئوليت، هدايت كردن افراد به زندگي بیریشه و بیفلسفه، فاصله گرفتن از اديان الهي با توجيه تفسير آزاد متون ديني، اشاعه مناسك و شعاير خالي از معنا و مفهوم، تهي نمودن افراد از بينشهاي معنوي ناب، ايجاد تفرقه، شاخهشاخه نمودن و برهم زدن وحدت، شبههافكني در مباني اعتقادي، القاي آراء و طرحهاي خود، ايجاد بلوا و جنجال تبليغاتي و رسانهاي و دورشدن از عمق و ژرفاي دين مي باشند. البته این پیامدها بستگی به نوع فرقه دارد که در برخی از آنها خلسه و امید کاذب و انرژیبخشی یا جور دیگر دیدنِ هستی و زندگی و خَرق عادتها نیز وجود دارد و هدف در این مجال و مقال، سبک-سنگین کردن خوب و بد آنها نیست چرا که عمدهترين دلايل رويارويی با چنين فرقه هایی، بروز آسیبهای اجتماعی-اخلاقی و قدرت گرفتن آنها در مقابل دولتها در اثر سوءاستفاده از احساسات جوانان ميباشد.
به همین نسبت در مناطق کوردنشین نیز شاهد ظهور و گسترش فرق نوپدید هستیم. آنچه در این شرایط، نگران کننده و هشداردهنده است این است که این نحلهها در قالب و محتوا و مدلهای رنگارنگ و جذابی عرضه میشوند در حالی که به نظر میرسد آنچنان که از جانب طرفداران آن انتظار میرود در دراز مدت پاسخگوی نیازهای معنویشان نیستند. به همراه این «نیازآفرینی» بخشی از «عِرق ملّی» را نیز می آمیزند تا گیرایی و مانناییاش بیشتر باشد.
برخي از فِرق وشاخههاي نوپديد که در مناطق کوردنشین نیز نمود دارند عبارتند از:
1- گروههایی که بر ذهن، جسم، روح و روحگرايي فردي تاکید میورزند و با دعانویسی، رمالی، شفاگیری، جِندرمانی و… فعالیت و کاسبی میکنند. این خصیصه از دیرباز به ویژه در بسیاری از روستاهای کردستان، کنار قبور شیوخ و اشخاص اشتهار به صالحین و بافتهای سنّتی و اذهان جوانان احساسی و… وجود داشته و دارد.
2- تاکید افراطی و خوانش معیارمنشانه بر افکار اوشو، سایبابا، پائولوکوئیلو، وین دایر، کریشنا مورتی، مرلین منسون، دالایی لاما، فالون دافا و عرفان تی.ام و… در قیاس و مقابله با اسلام و شخصیتهای ایرانی و علما و دانشمندان کورد. یعنی نوعی نگرش مدرنگرایی در برابر تحجر و سنتگرای پوسیده را به جامعه القا میکنند و حامل تکثر، تنوع و التقاطگرایی هستند. جلسات زیرزمینی، نقدهای خشونتبار، تمسخر اعتقادات و شعور مردم، شبههافکنی و ترویج تناقض، خلاقیت و تفاوت در اندیشه از ویژگیهای آنان می باشد.
3- عرفانگرایی بشری و مکاتب نوین و بازاندیشانهی شینتو، شمنیسم، تائوئیسم، بودیسم، هندوئیسم، مسیحیت و عرفان اسلامی که با دخل و تصرّف و درهمآمیختگی نظرات شخصی و جملات زیبا و تأکید بر نسبیّت و آزادی، محصول جدیدی را در اختیار جوانان به ویژه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قرار دادهاند. دوددرمانی، طب سنّتی، عبادات میلی، تاتو و خالکوبی، رهایی جنسی، موسیقی ساختارشکن و … از موارد مورد تاکیدشان میباشد.
4-الحادگرایی که در آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم، شفاف و واضح در مقابله با ارزشها، اخلاق و دین و عرف جامعه قرار میگیرند. مانند شیطان پرستی(Satanism)، توهمگرایی، شرّپرستی با اعمال خشن مانند ریختن خون و خوردن نوزادان، سلّاخی حیوانات، سرقت و هتک و قربانی کردن دختران باکره و غیره. آتش زدن جوان مهابادی توسط دوستان وی یکی از این مصداقهاست.
برای هر کدام از 4 نوع نحلهها و فرقهها در شهرها و روستاهای مختلف به ویژه در چند سال اخیر، مثالهای عینی و متاسفانه مستندی موجود است و این بیانگر گسترش این فرق نوپدید در جامعهی کوردی علیالخصوص در شهرهای سنندج و مهاباد هستند. علل و دلایل گسترش و نمود عملی یافتنِ این گرایشها را می توان در دو دستهی زیر طبقهبندی کرد:
الف-عوامل و دلایل آشکار و مستقیم: عواملی که قابل روئیت و مشاهده هستند و بدون واسطه بر ظهور و نمود این فرقهها تاثیرگذارند مانند ضعف نظارت و کنترل خانواده و به روز نبودن اطلاعات والدین، قابل دسترس بودن رسانهها و شبکههای مجازی، فاصله گرفتن جامعهی دانشگاهی و نخبگان و شایستگان با جامعه و اقشار مختلف مردم، نوخواهی و تنوعطلبی جوانان و نبود یا کمبود مجاری پاسخگویی و تخلیهی انرژی.
ب- عوامل و دلایل پنهان و غیرمستقیم: عواملی که در سطحهای زیرین و لایههای پشتی جریانهای سیاسی-اجتماعی قرار دارند و غالباً برای عموم قابل تحلیل و درک نیستند. مانند دسیسهچینی بدخواهان این کشور و مردم کورد و به بیراهه کشاندن جوانان، ضعف رسانهی ملّی و دولت در به دست آوردن دل و ذهن منتقدان و مخالفان، فساد برخی مسئولین و تعمّد یا سهلانگاری در برخورد حکیمانه با قضایا، مبارزهی منفی عدهای با عقاید غالب جامعه.
راهکارها و پیشنهادها
در مطلب مشترک نگارنده و م.محمدی (1388) حسب نیاز، آن زمان راهکارها و پیشنهادهایی ارائه گردید که به دلیل عدم اهتمام از سوی متولّیان امر و قابل استفاده بودن، باز آنها را در موارد ذیل تکرار می کنیم:
-انجام مطالعات ميداني براي مشخص كردن وضعيت شكلگيري و فعاليت اين جنبشها و سپس اتخاذ راهبردهاي اساسي در اصلاح یا مقابله با آنها. سنندج و مهاباد بعنوان جامعه ی هدف و حجم نمونه گیری، پیشنهاد می شود.
– تشکیل کارگروه محلی در هر شهرستان برای ايجاد هستههاي بازبيني و كنكاش وضعيت فرق نوپديد و پردازش اطلاعات بدست آمده از سوی مردم و نهادهای امنیتی.
– شكلدهي گروههاي مقابله با حركتهاي تفرقهآميز و گاهي شركآميز در قالب حركتهاي مردمي و مؤسسات غيرانتفاعي.
– آگاهيدهي و آشنايي مردم با ويژگيها، اهداف و مقاصد چنين گروههايي به ویژه از طریق رسانه ها، صداوسیما، انجمن اولیاء و مربیان مدارس و غیره
– لازمه موفقيت همه راهبردهاي فوق، تدوين و ارائه الگويي ساده و جذاب از عرفان اسلامي به نسل جديد است تا در كنار آموزش مقاصد فرق مذكور بتواند الگويي مطلوب را شناخته و دنبال كنند.
– عرفانهای نوظهور درجهان غرب برای مردم دغدغه نشده و شاهد آن، رشد و توسعة چشمگیر فرقه ستیزی است که در آمریکا دویست NGO در این زمینه پدید آمده است. پس می توان گسترش و بهادادن به افزایش فعالیت های NGOها را راه حلی مناسب در این خصوص دانست.
– شناسايي مراكز فعال در عرصه انديشه عرفانی و اخلاقي جهت رايزني و تعامل علمي و ايجاد بانك اطلاعات محققان عرفان و اخلاق کردستانی (شناسايي و ردهبندي علمي پژوهشگران عرصه اخلاق و تربيت) و تلاش براي جلب مشاركت هدفمند ايشان
– استفاده از روانشناسانی که در تعیین مطالب برای مخاطبان خاص مهارت داشته باشند و شیوههای مؤثر ارائة مطالب به مخاطب را طراحی کنند. و برای مخاطبان گوناگون از لحاظ سن، جنسیت، تحصیلات و غیره شیوههای مناسب انتقال پیام معنوی دین را بیابند. در این مجموعه حضور جامعه شناسان نیز در کنار متخصصان عرفان و ادیان و اسلام شناسان ضروری است.
– فراخوان مقالات در ردههاي مختلف علمي و تشويق جامعه علمي جوان مناطق کوردنشین به تفكّر معنوی و اخلاقي و رویآوری به پژهشهای معنوی با رویکرد انتقادی نسبت به عرفانهای کاذب.
– ترجمه كتابهاي عرفان و اخلاق اسلامي از فارسي و عربي به زبانهاي زنده دنيا و کوردی و برعکس.
امید است تا زمانی که این معضلات و مشکلات به آسیب های جدی و بحران تبدیل نشده اند و جامعه را درگیر ناامنی و هراس اجتماعی ننموده اند به صورت آگاهانه و برنامه ریزی شده و موثر، برخورد گردد تا خانواده ها و جوانان کورد و سرمایه های این کشور مصون و محفوظ بمانند و در مسیر صحیح رشد و تعالی و اشتغال و کارآفرینی و تولید قرار گیرند.
- هەڵبژاردنه پووچەڵەکەی باشوور - 10/26/2024
- ئاغاشڕەی ئیناخی کێ بوو؟ - 10/20/2024
- برخی اصول جدایی طلبی - 10/16/2024