د. هێرش قادری
تاریخ به تحلیل نیاز دارد، تحلیلی عمیق و پرسشگرانه! اما باز تاریخ، ما را سردرگُم می کند. در این «بازی فاتحان» تاریخ همیشه برنده است زیرا می تواند گیج کننده باشد. تاریخ، توانا است زیرا می تواند ما را به درون خود ببرد و بدون هیچ دستاوردی ما را به بیرون از خودش پرت نماید. تفکر و منشی که در پشت متون تاریخی قرار گرفته است ما را به این رهنمون می کند که یک ایدئولوژی مشترک در طول تمامی دوران تاریخ، سعی دارد فرهنگ مجعول ایرانی و پارسی را در تمام دنیا به عنوان فرهنگ والا و غالب به مردم جهان بقبولاند. همان طور که گفتیم تاریخ ضرورت داشت اما اصالت نداشت. می توان گفت تاریخ از ابتدای پیدایش تا به امروز دارای مانیفست مخصوص به خود است. ظاهرا مردم دنیا و خود ما کُردها نیز درون این مانیفست گرداب گونه قرار گرفته ایم و سعی داریم تا با تمام معنا خود را به این فرهنگ ایرانی وصله بزنیم. ما یا خود را ایرانی و زرتشت می دانیم و یا در بهترین حالت خود را یک کُرد ایرانی می پنداریم که عاشق شجریان هستیم اما از زمان مرگ جلال ملکشاه خبری نداریم. شماره کفش همایون جان شجریان را می دانیم اما نمی دانیم نام پسر جلال ملکشاه چیست؟
بعد از سال ها تامل در تاریخ و نحوه ی پیدایش سلسله ها و دولت ها در خاورمیانه، فهمیده ام که فرهنگ غالب شده و گیجی تاریخی ما را عقیم کرده است. دیگر تاریخ به قول ویندل باند، خودآگاهی نیست بلکه «جعلیات» است. آن چیزهایی که تحت عنوان تاریخ به خورد ما داده اند، مردمان متفکر اروپا و امریکا را نیز به حالت گیجی و تهوع می اندازد اما چون این گیجی، موجبات فخر و لذت را برای آنان در پی دارد کمتر صدای اعتراض و اعتراف شنیده می شود.
چیزی بروی متون تاریخی و کتیبه های جهان سنگینی می کند که نمی توان به تاریخ، متون و آثار آن اعتماد کرد. هنوز نمی دانم این «چیز» سنگین را چه بنامم و چگونه آن را در لابه لای تاریخ کثیف، نمایان کنم. نمی دانم چگونه آن را شرح دهم تا عوام و خواص آن را دریابند. این شاید مهمترین دغدغه من در طول چند ماه گذشته بوده است.
ویل دورانت تاریخ را نوشته ی فاتحان می داند. این سخن می تواند سرنخ خوبی برای یافتن آن «چیز» باشد.
تاریخ را می توان در دو کلمه ی جعلیات و خزعبلات خلاصه کرد.
در تاریخ همه چیز ناگهانی است. همه چیز آنی رخ می دهد. پیدایش دولت ها، زمان سرنگونی، دوره ی کمون و دوره محوری مختص به آنان به یک باره روی می دهد که نشان می دهد دلایلی بس نابخردانه و بچگانه، موجبات چنین اتفاقاتی را فراهم کرده و ما را مانند توپ بازی به این سمت و آن سوی تاریخ پرت می کند.
اما سوالات اصلی:
چرا تاریخ به طریقی زاییده شده تا ما سردرگم شویم؟
چرا تحلیل تاریخ همیشه ما را به جواب قانع کننده نمی رساند؟
چرا تاریخ به شکلی مهندسی شده در اختیار ما قرار گرفته است؟
چرا مادها یک کتیبه ی تاریخی ندارند؟
چرا هخامنشیان یک سند مکتوب از آن همه جلال و جبروت پوشالی و کذب، برای ما به یادگار نگذاشته اند؟ چه چیزی آنها را به سوی نابودی کشانده است؟
@hqaderi کانال تلگرام
باستانشناسان غربی مشغول کندەکاری جهت تولید تاریخ برای هخامنشیان میباشند.
- هەڵبژاردنه پووچەڵەکەی باشوور - 10/26/2024
- ئاغاشڕەی ئیناخی کێ بوو؟ - 10/20/2024
- برخی اصول جدایی طلبی - 10/16/2024