سرود وڵات اولین بار توسط یوسف برازی هنرمند و آهنگساز اهل کوبانی که ساکن حلب بوده تنظیم و آماده میشود.
ایرانیان جهت سرپوش گذاشتن بر عمل زشت سرقت و همچنین ایجاد مظلومیت داستانی حول پیدایش این سرود ساختەاند. به این منوال:
در شهریور ۱۳۲۳ زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب تصنیفسرای معروف، از یکی از خیابانهای معروف شهر میگذرد. او مشاهده میکند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو میشود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی مینوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی روح الله خالقی (موسیقیدان) میرود و شروع به گریه میکند. سپس کاغذ و قلم را بر میدارد و با همان حال، «ای ایران» را میسراید.همانجا، خالقی موسیقی آن را مینویسد و بنان نیز آن را میخواند و ظرف یک هفته، تصنیف ای ایران در یک ارکستر بزرگ اجرا میشود.
هرچند این روایت بسیار اغراق آلود و دراماتیک شده به نظر میرسد و همچنین از لحاظ زمانی مبهم است، اما از زشتی عمل شنیع سرقت و بازخوانی بدون تغییر آن نمیکاهد.
در قوانین داخلی ایران توسط سازمان میراث فرهنگى سرود «ای ایران اى مرز پرگهر» همزمان با روز بزرگداشت فردوسى در فهرست ملى میراث فرهنگى ناملموس ایران با شماره ۱۳۹۵ در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱۰ ثبت میشود. هر چند قوانین داخلی ایران فقط درایران معتبر است اما ثبت یک اثر سرقتی توسط نهادهای رسمی دولت ایرانی حق پیگیری را باطل نمیکند.
اما شعر و سرود اصلی از شاعر ملی کورد یوسف برازی، بیبهار اقتباس شده است.
یوسف برازی، نام اصلی ایشان یوسف علی شیخ، هنرمند غرب کوردستان، روژآوا (کوردستان سوریه) متخلص به بیبهار، در سال ١٩٣١ (احتمالا کمی پیشتر) در روستای گرچه اطراف شهر حلب در خانوادەای کورد چشم به جهان گشوده است. آنها از کوردهای کوبانی بودند که پس از حمله و جابجایی اجباری توسط عثمانی به شمال حلب کوچانده میشوند
پس از آشنایی با شاعرانی همچون جگرخوین، ملای جزیری، احمدخانی، سعید گاباری، عزیزمحمد شاکر، زبیرصالح با شعر و موسیقی و آواز آشنا میشود ایشان به دلیل سروده های وطنپرستانه و کوردستانی به زندان میافتد و در آنجا هم با تصنیف شعر وآهنگ “حبس و زندان” محمدشیخو دوباره هنر خود را نمایان میکند، در سال ١٩٥٤ دوباره به شهر سرکانی، غرب کوردستان ، روژآوا (کوردستان سوریه) مهاجرت میکند. در آنجا ٥٤ روز زندانی و به مدت ٢٣ روز درزندان شکنجه میشود، در آنجا شعر حبس و زندان را میسراید.
بیبهار در سال ١٩٤٣ سرود وڵات (وطن) را میسراید که سرود ایایران از آن کپی شده است. هنرمند بیبهار نقل میکند که خواب میبیند که در کنار دریا است و شاعر فقیه طیران به خواب او آمده و به او توصیه میکند که نام خود را به بیبهار تغییر دهد، زیرا که بهار کوردان هنوز فرا نرسیده است. شعرهای وی در مورد، زندان، قیام برای آزادی، وطن و عشق است.
متن زیر ترجمه اصلی شعر وڵات (وطن) از کوردی کرمانجی به فارسی است.
ای وطن وطن خیلی شیرین وطن
تاج جهان، زیبای مشرق زمین
همه نفت و چشمه و درخت معادن
در دل تو خابور و دجله و فرات
در دل تو جای دارند شهرهای زیبا
یکی “واشوکانی” پایتخت میتانی ها
یکی “آمد” پایتخت مادها
از تو برخاستند پادشاهان بزرگ
مثل کیخسرو و رستم و چندین دیگر
آنها حکمرانی کردند تا یونان و هندوستان
ساختند کاخ ها و قلعههای زیادی
آنها فرزندان تو، کورد بودند
خیلی دلیر و شجاع بودند
صاحب سربازان زیاد و قدرتمند بودند
از بهرشان دشمنان جملگی سرکوب شدند
خلقهای دور وبر نوکریشان را میکردند
کسانی که پاپتی و وحشی و نادان بودند
کاخ و قلعههای تو توسط آنها ویران شدند
بر تو حکم راندند آنهایی که از دوردستها آمدند
نوه های تو اسیر دشمنان شدند
امروز بیچاره و گرسنه و درمانده شدند
ملتها همه مستقل شدند ما کوردها ماندیم بی کاشانه
اینگونه بی بهار ماندیم و موسم ما نیامد
بی بهار در ١٥ ماه ژانویه سال ٢٠١٩ در سرکانی چشم از جهان فرو بست.
سرچشمه
https://www.youtube.com/watch?v=GXRTXm4hgiA
https://youtu.be/a1sb4wWFGzc
مطلب مرتبط
آقای ظریف آیا میدانید چه کسی جعلی است؟
- دەستبەرداربوون لە چەک بۆ کورد خۆکوژییە - 01/21/2025
- پارێزگاسازکردن پلانی تورکیاوئێران - 01/20/2025
- اسلام بدیل خدا/خلیفه - 01/20/2025