٥٣ روز جنگ در مرکز و ٨ سال ویرانی مستعمرات

چرا ادامه ٨ سال جنگ در سرزمین غیرفارس ها برای کسی دغدغه نبود؟

این نوشته بخشی از کتاب کوکلنیالیسم میباشد که به واسطه بی تفاوتی مرکز در قبال حمله اسرائیل به مناطق غربی درج شده است

دکتر پژواک کوکبیان

با وجود گذشت سه دهه از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق، هنوز تحلیلی جامع از نگاهی غیردولتی به این فاجعەای که به درازای مجموع هردو جنگ جهانی ادامه یافت ، ارائه نگردیدە است. معدودی از مسئولان و رهبران سیاسی آن زمان در خاطرات خویش اشاراتی به دلایل آغاز، ادامه و پایان جنگ نموده اما روایت ها و خاطرات آنقدر شخصی و فردی است که تا به امروز بسیاری از ابعاد و دلایل جنگ مبهم و پنهان ماندەاند. در لابلای روایات منقول از حجت الاسلام دعایی، آیت الله منتظری و فرماندهان نظامی‌ اشاراتی گنگ به چیستی و کیستی جنگ انجام گرفته، اما تقریبا منبع و تحلیل جامعی از چیستی و کیستی پایان جنگ انجام نگرفته است.

لازم است اشاره شود که برخی از رهبران انقلابی پیش از انقلاب به ائتلافی بین المللی تعهداتی را مبنی بر تشدید روابط با همسایگان خصوصا عراق داده بودند لذا پس از انقلاب، دولت ایران با همگی همسایگان خود دچار تقابل و تناقض شد. مهمترین برخورد و تقابل ایران با عراق منجر به جنگی هشت ساله می‌شود.

توجه موشکافانه و نگاه عمیق به مستندات و روایت های منقول سه دهه پس از این مصیبت، بخشی از نظام فکری و عقلانیت استعماری حاکمان و رهبران دولت ایرانی را در تطویل و ادامه جنگ و شرایط پایان آن روشن می‌کند. جنگ ایران و عراق به مدت ٨ سال بدون وقفه و بدون همت جدی و استراتژی عقلانی جهت اتمام آن در سرزمینهای مردمان عرب، لر، کورد و ترک ادامه یافت و تا زمانی که آتش جنگ به صورت مستقیم دامن ساکنان ایران مرکزی را فرانگرفت، تلاشی جدی در اتمام جنگ صورت نگرفت.

جنگ هشت ساله تا دوماه پایانی جنگ، هیچگاه به مسیر دیپلماتیک و جدی مجامع بین المللی وارد نشد. عملا تا زمانی که برد موشک های صدام به شهرهای تهران، اصفهان، قم و مرکزی ایران نرسیده بود، دستگاه دیپلماتیک و رهبری نظام همت جدی برای قبول قطعنامەای که مورد پذیرش عراق گرفته بود و از سوی سازمان ملل پیشنهاد شده بود، را انجام نداد. فی الواقع آمریکا و سایر قدرت ها طرح آتش‌بس ٥٩٨ را جهت اتمام جنگ بین دو کشور پیشنهاد می‌دهند، اما ایران رد می‌کند. آغاز حملات موشکی و هوایی عراق به گونەای فشار عراق به ایران برای پذیرش قطعنامه­ی ٥٩٨ تلقی می‌شود. 

با اصابت اولین موشک ها حاکمان ایران متوجه ضایعات و فاجعات ناشی از خسارت جنگ در شهرهای مرکزی خود می‌شوند. همزمان اعتراضات و ناآرامی‌ پراکنده آغاز می‌شود که حاکمیت سعی در به انحراف کشاندن آن‌ها می‌نماید.

حمله هوایی عراق به پالایشگاه تهران از روز شنبه ٨ اسفند ١٣٦٦ آغاز می‌شود و دو روز بعد عراق حمله موشکی به تهران را کلید می‌زند. این حملات موشکی به شهرها مجموعا ٥٣ روز به طول می‌انجامد و برای اولین بار شهرهای تهران، قم، اصفهان، تبریز، کرج و شیراز مورد حمله­ی موشکی عراق قرار گرفتند. این حملات تا پایان فروردین ١٣٦٧ ادامه می‌یابد.

دور جدید حملات موشکی عراق همانند حملات هوایی پیشین نبود بلکه عراق با کمک شوروی، سوخت جامد موشک‌ها را تبدیل به مایع کرده بود لذا ظرفیت سوخت بیشتری و به تبع آن برد آنها افزایش یافته بود. پس از هشت سال رویارویی اولین برد موشک های اسکاد-‌ب به شهرهای درونی ایران از جمله تهران، قم و اصفهان می‌رسید. دور جدید حملات به شهرها عمدتا موشکی بوده و شهرهای درونی ایران را هدف قرار می‌دهد.

در طول این حملات و موشکباران مجموعا ١٨٩ موشک به این شهرها اصابت می‌کند و این ١٨٩ موشک سبب اختمام و اتمام هشت سال جنگ بدون فایده می‌شود.

شیرازکرجتبریزقماصفهانتهران 
٣٤٨١٧٢٣١٣٤تعداد موشک اصابت یافته

تعطیلی زودتر از موعد مقرر در پایان سال و اوایل اسفند ادارات، مدارس و دانشگاه‌ها سبب هرج و مرج و قطع شبکه توزیع برق و سوخت در تهران و برخی شهرهای مرکزی ایران می‌شود. این مساله زندگی عادی همگی و عمدتا شهروندان مناطق مرکزی و فارس‌نشین را به صورت عمدەای در مدت زمان کوتاهی دگرگون می‌کند. ستاد تبلیغات جنگ که پیشتر همواره سعی در تقدیس و تشویق ادامه جنگ به صورتی دیوانەوار می‌نمودند، به ناگاه به استراتژی بزرگنمایی آثار مخرب جنگ پرداختند. استراتژی رسانەای جنگ که پیشتر در قهرمان‌سازی و حماسی‌سازی جنگ بود به سمت تاکید و ممارست آموزش عمومی‌ پدافند و دفاع شیمیایی، میکروبی و هستەای و تسریع در آموزش مردم، انتشار اخبار حملات شیمیایی به مناطق به ناگاه فضای حماسی جنگ را به فضای تدافعی و مظلوم نمایی تغییر می‌دهند.

به دلیل ادامه موشک باران شهرهای مرکزی ایران پس از تعطیلات سیزده فروردین به ناچار آموزش دانش‌آموزان از طریق امکانات آموزش از راه دور، همانند رادیو و تلویزیون انجام می‌پذیرد. بسیاری از شهروندان به شهرهایی که دور از مراکز جمعیتی بودند کوچ و جابجا می‌شوند. این ورود بدون برنامه به مقاصد بدون امکانات سبب ایجاد کمبود مواد غذایی و محل اسکان و سرپناه و آشفتگی توزیع سوخت، خوراک و سیستم مالی و نقدینگی می‌شود. ساختار دولت و مرکزنشینان واقعیت جنگ و مصایب آن را از نزدیک تجربه می‌کنند و لذا تلاش جهت پایان جنگ آغاز می‌شود.

با اصابت اولین موشک‌ها به شهرهای فارس نشین تحرکات دیپلماتیک و جنب و جوش مردمی‌ جهت روشن ساختن وضعیت جنگ آغاز می‌گردد. ترافیک و اقدامات سیاسی و دیپلماتیک ازدیاد پیدا می‌کند به صورتی که رادیو بی.بی.سی از دفتر سازمان ملل متحد گزارش می‌کند که “آقای محلاتی، نماینده ایران در سازمان ملل متحد اظهار کرده است که به دبیر کل سازمان ملل و هیئت رئیسه سازمان ملل و رئیس شورای امنیت اطلاع داده که ایران پیشنهاد کرده اگر عراق حمله به شهرهای ایران را متوقف کند، ایران نیز فورا و بدون قید و شرط به حملاتش به شهرهای عراق پایان خواهد داد. شوروی برای تشکیل جلسه­ی فوری شورای امنیت احتمالا بر مقامات عراق تأثیر گذاشته است. آن­ها می‌­ترسند که بعضی از کشورها درخواست خود را برای تحریم تسلیحاتی [هر] دو کشور [ایران و عراق] از سرگیرند، آیت­ الله موسوی اردبیلی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و امام جمعه موقت تهران، در نماز جمعه روز ١٤ اسفند ١٣٦٦ اعلام می‌کند که جمهوری اسلامی‌ آماده است حملات تلافی­جویانه خود را متوقف کند مشروط بر این­که عراق نیز دست از حمله به شهرهای [مرکزی] ایران بر دارد. اما وی تأکید کرد جنگ در جبهه­ها ادامه خواهد داشت”

جالب است که حاکمان و رهبران حکومت و دولت ایرانی مشکلی با ادامه جنگ در جبهەها و سرزمینهای ملل غیرفارس ندارند. ایران به انحای متفاوت خواهان توقف جنگ موشکی شهرها بود، عصمت کتانی، در دیدار با دبیرکل و همچنین رئیس شورای امنیت سازمان ملل سفیر عراق در سازمان ملل، اعلام کرد که قطع­نامه ٥٩٨ را عراق پذیرفته است و این جمهوری اسلامی‌ ایران است که آن را رد کرده است.

شورای فرماندهی و ریاست جمهوری حزب بعث عراق در جلسه روز ١٥ اسفند ١٣٦٦ تصریح می‌کنند که حملات موشکی به شهرهای ایران تا دستیابی به صلح دائمی‌ ادامه پیدا می‌کنند. به دلیل مبدا روسی موشک ها، ایران سعی می‌کند فشار بر شوروی افزایش یابد.

رهبران و حاکمیت ایران سعی در مقصر جلوە دادن شوروی و دفع و تخلیه فشار داخلی به سمت کشور شوروی حرکت می‌کنند. تعدادی از مردم و دانشجویان در مقابل سفارت و کنسولگری شوروی در تهران و اصفهان تظاهرات می‌کنند و در همین زمان سازمان ملل و آمریکا سعی در بقبولاندن ایران به پذیرش قطعنامه آتش بس ٥٩٨ می‌نمایند.

در حقیقت تنها زمانی اعتراضات و اقدامات دیپلماتیک آغاز می‌شود که اولین موشک­ها به تهران، اصفهان و قم اصابت نمود. اصابت موشک به این سه شهر در کل تاریخ هشت ساله جنگ سابقه نداشت.

جهت جلوگیری از افزایش خسارت و ضربه به زیربناهای شهرهای مرکزی و حفظ آرامش جمعیت ساکن در این شهرها، تمام نیروی دیپلماسی ایران بکار گرفته می‌شود و بلافاصله پس از اصابت اولین موشک­ها به تهران، ایران از مجامع بین­المللی خواست در این ماجرا میانجیگری کرده تا از گسترش جنگ به شهرها جلوگیری شود.

وزارت خارجه دولت ایران از کشورهای پاکستان، انگلستان و لیبی به عنوان واسطه جهت توقف حملات صدام به شهرهای مرکزی کمک می‌طلبد. طارق عزیز وساطت انگلستان را در دیدار با وزیر امور خارجه انگلستان رد می‌کند. فرستاده سرهنگ قذافی نیز پذیرفته نمی‌شود و طه ­یاسین رمضان معاون اول صدام در “دیدار با فرستاده ویژه­ی رئیس­ جمهور پاکستان که حامل پیام ضیاءالحق درباره­ متوقف کردن جنگ شهرها بود، اعلام کرد عراق به اقدامات خود برای وارد کردن ضربات سنگین به ایران تا یافتن راه حلی به منظور خاتمه دادن به جنگ، ادامه خواهد داد.”[1]

به دلیل فرسایشی شدن جنگ در افغانستان و ورشکستی مالی شوروی[2]، شوروی پیشتر تصمیم می‌گیرد تا جنگ افغانستان پایان یابد. لذا شوروی با فروش موشک بلندبرد به عراق، نیت خود را جهت پایان حمایت ایران از چریکهای افغانستان را جدی‌تر نشان می‌دهد.

در اینجا لازم است موضوعی روشن شود که حادثه طبس در حقیقت بمباران خط لجستیک مجاهدین افغان از طریق خاک ایران در طبس می‌باشد، شوروی مطلع می‌شود که آمریکا تجهیزات و لجستیک نظامی مجاهدین را در طبس به ایران تحویل می‌دهد و ایران مجددا آن را به مجاهدین افغان تحویل می‌دهد. طبس ایستگاه ارسال کمک آمریکا به مجاهدین در داخل خاک ایران بود و پس از بمباران توسط شوروی، رئیس جمهور وقت، بنی‌صدر دستور به بمباران مجدد مکان تخریب شده توسط شوروی در طبس، جهت پاک نمودن افتضاح و رسوایی می‌نماید. در یکی از نمازجمعه‌های تهران، حجت الاسلام رفسنجانی وی را متهم می‌کند و در پاسخ واقعیت رویداد روشن می‌شود. نیروهای آمریکایی امکان نداشت برای نجات گروگان‌های خود در مکانی با فاصله ٥٠٠ کیلومتر از تهران عملیات را آغاز ‌کنند و در ضمن هیچ امداد غیبی و نیروهای آسمانی و ماورائی در درهم شکستن هلی‌کوپتر و تسلیحات دخیل نبودند.

به هر حال اگر جنگ ایران و عراق پیش از جنگ افغانستان پایان می‌یافت درآمد شوروی از فروش سلاح به دو کشور خصاصا عراق متوقف می‌شد و هزینه جنگ افغانستان فورا شوروی را زمینگیر و ورشکست مالی می‌نمود.

در دیگرسو، گویا منافع و مصالح عراق ایجاب می‌کند که صلح دائمی‌ و قطعنامه ٥٩٨ از طرف ایران پذیرفته شود، اما ایران تمایل داشت که فقط حمله به شهرهای مرکزی متوقف شود. شوروی به دلیل حضور بالای لجستیک و شکست مالی خود در برابر هزینەهای جنگ در افغانستان ، قصد داشت تا هرچه زودتر جنگ افغانستان را پیش از جنگ ایران و عراق به پایان برساند، دلیل شوروی برای پایان جنگ عراق و ایران پس از افغانستان، عمدتا این بود که تنها منبع درآمد شوروی برای ادامه جنگ با مجاهدان افغانی از طریق فروش سلاح به عراق (و تاحدی از فروش به ایران) تامین می‌شد، لذا پایان جنگ ایران و عراق ، فاجعەای مالی برای شوروی پدید می‌آورد. در حقیقت شوروی‌ مانع پایان جنگ ٨ ساله پیش از اتمام جنگ افغانستان بود لذا در طول مذاکرات خود با آمریکا در ژنو سوئیس بر سر چگونگی عقب نشینی بی‌خطر و بدون تلفات شوروی از افغانستان، از آمریکا و ایران حامی‌ مجاهدین افغانی خواهان ضمانت خروج بدون تلفات و سلامت از افغانستان بودند.

آمریکا هم به دو دلیل خواهان پایان جنگ عراق ق ایران می‌شود. از طرفی به دلیل کشانده شدن جنگ به خلیج فارس احتمال توقف و قطع جریان و مسیر نفت از کویت، بحرین و حتی عربستان جدی می‌شود و آمریکا با طرح و ارائه آتش‌بس ٥٩٨ عملا خواهان پایان این تهدید به بازار انرژی می‌باشد و از دیگر سو، آمریکا با افشاء و فشار بر فروشندگان کانال اول اسرائیلی[3] قاچاق سلاح به ایران، شبکه اسرائیلی – ایرانی قاچاق سلاح به ایران را افشاء و منهدم می‌کند. منشه بن آری افشاگر رابطه ایران و اسرائیل بود.

در حقیقت ایران و عراق هیچگاه عامل موثری جهت پایان جنگ نبودەاند. لذا شوروی با مجهز نمودن عراق عامل تعیین کننده جنگ، سعی نمود که هم جنگ خود را زودتر پایان دهد و هم فشار بر ایران جهت پایان جنگ را به نتیجه برساند. بدون کشاندن جنگ به شهرهای مرکزی ایران، عراق و شوروی نمی‌توانستند جام زهر را به آیت الله خمینی بنوشانند.

آخرین پرده از جنگ هشت ساله بواسطه جنگ موشکی شهرها پس از ٥٣ روز و بلافاصله پس از تحویل جزیره فاو به عراق در ساعت ١٢ شب، ٣١ فروردین ١٣٦٧ پس از آنکه صدام ٢ موشک دیگر به قم  پرتاب کرد هشت سال جنگ پایان یافت. دو موشک پایانی به قم پیام خود را می‌رساند. گویا قرار این بوده که ایران فاو را پیش از پایان جنگ به عراق بازپس دهد، آنهمه کشته در آن عملیات بیشتر به یک سناریوی از پیش آماده مشابهت دارد. دو موشک پایانی به قم هم که حامل پیام ضمنی صدام حسین به همگان خصوصا مرتبطان و حاکمان قم بوده است.

براستی دلیل ادامه جنگ و تحمیل چنین هزینه انسانی و اقتصادی بر جغرافیای مرزی ایران معنادار است  و پرهیز از هزینه در جغرافیای مرکزی توجیهی بجز تفاوت نقش این دو سرزمین، ایران مرکزی و جغرافیای ملل ندارد.

سخنی که آیت الله موسوی اردبیلی بیان می‌کند در حقیقت نیت و اراده رهبران دولت ایرانی را نمایان و آشکار می‌کند که جنگ در مناطق هم مرز با عراق باید ادامه پیدا کند اما جنگ نباید به شهرهای درونی ایران کشانده شود.

آمار تلفات انسانی این ٥٣ روز ١٧٤٦ کشته و ٨١٨٣ نفر زخمی‌ گزارش[4] می‌شود، و این در حالی است که از دو طرف جنگ مجموعا بیش از یک میلیون نفر در طول این هشت سال کشته شدند، با کمتر از ٢٠٠٠ نفر کشته این جنگ می‌توانست در همان سال اول متوقف شود.

خسارات مستقیم جنگ از سال ١٣٥٩ش/١٩٨١م رقمی‌ با نرخ دلاری ٧ تومان بالغ بر ٣ هزار و ٨١ میلیارد تومان، معادل ٤٤٠ میلیارد[5] دلار آمریکا می‌باشد، که حدودا معادل ٢٥ سال درآمد حاصل از فروش نفت به کشور چین (طبق آخرین رقم قرارداد اعلامی) می‌باشد. به عبارتی خسارات جنگ به بیش از ده برابر درآمدهای نفتی بالغ و برآورد می‌شود. هزینه های مالی تحمیلی فراتر از تصور و محاسبه می‌باشد. اگر طرف عراقی نیز معادل طرف ایرانی هزینه کرده باشد، این به این معنی است که برای کشورهایی و اقتصادهایی که به دوسوی جنگ سلاح و امکانات فروختەاند، حداقل یک تریلیون دلار در آن دوران و دهه رکورد جهانی اقتصادی کمک و درآمد وکسب و کار ایجاد شده است.

این آمار عددی و مالی شامل هزینه های انسانی ناشی از ایجاد موج مهاجرین، آوارگان جنگی، خودتبعیدیان شهرها و روستاهای ویران را در برنمی‌گیرد. جمعیت کنونی شهرهای کرج، ورامین، فردیس، مهرشهر و صدها شهر حاشیەای کلان‌شهرها را عمدتا آوارگان جنگی تشکیل می‌دهند و خسارات ناشی از آسیمیلاسیون زبانی، فرهنگی، وابستگی شغلی به ساختار اقتصاد دولت رانتی و نابودی کشاورزی و امکانات در مناطق پیشین این آوارگان درون سرزمینی ابدا قابل توصیف نیست.

جنگ ایران و عراق ٢٨٨٨ روز طول کشید اما تلفات و خسارات ٥٣ روز و اصابت موشک به مناطق مرکزی سرنوشت ادامه جنگ ویرانگر را تعیین می‌کند.

در تمام مدتی که سرزمینهای مرزی درگیر جنگ بودند ملل ساکن (عرب ها، لرها، کوردها و ترک ها) این سرزمین ها همواره خواهان درک و دلیل ادامه جنگ بودند و با وجود فضای خفقان  و استبدادی کامل آن دوران، درخواست پایان جنگ همیشه تنها در کوچه و خیابان مطرح بود و به فضای رسمی وارد نشد.

با نگاهی به عواقب و پیامدهای پس از جنگ مشخص می‌گردد که دلایل ادامه و تطویل جنگ منشاء اقتصادی دارد.

تصمیم به انتقال مراکز صنعتی و اقتصادی به درون ایران و بعضا مناطقی که هیچگونه توجیه اقتصادی نداشت، توسط مسئولانی که همگی از جغرافیای مراکز درونی ایران بودند ، بسیاری از ابهامات را روشن‌تر ساخت. انتقال فولادسازی، ماشین سازی، خودروسازی به اصفهان، اراک، مشهد و کرمان و رفسنجان همگی توسط ذی نفعان تصمیمگیر صورت گرفت. در یکی از سخنان مهندس محلوجی دلیل انتقال ذوب آهن بندرعباس به اصفهان “وجود تهدید فرضی” اظهار می‌شود، به عبارتی مسئولان اصفهانی آن زمان با بزرگنمایی خطر حمله به بندرعباس، چنین صنعت سنگین و پرحاشیه را به اصفهان منتقل می‌کنند، هرچند موشک شلیکی از جنوب هم به بندرعباس می‌رسید هم به اصفهان.

این جنگ برای مردمی عروسی بود و برای مردمانی دیگر عزا.

با اعلام آتش بس بسیاری از کاسبان مرکزنشین طلا و ارز از شدت ناراحتی سقوط‌ قیمت دلار و طلا دچار ورشکستگی اقتصادی و بعضا برخی دست به خودکشی زدند (سریال تلویزیونی آقای دلار درباره آقای فرجامی‌ کارمند اداره کار بود که به قصد ورود به عرصه خرید و فروش دلار خودش را بازخرید می‌کند، در جریان پذیرش قطعنامه ٥٩٨، نرخ دلار به سرعت نزول می‌‌کند و فرجامی‌ ورشکست و راهی بیمارستان می‌‌شود، این سریال در آنروزها حقیقت دو نوع زندگی در ایران مرکزی و ایران جنگ زده را نمایان کرد، بسیاری از مردمان جنگ‌زده متوجه شدند که نگرانی و غم ساکنان ایران مرکزی شاید جنگ نبوده ‌است)، به عبارت دیگر جنگ و آتش در خاک ملل مستعمره رابطه معکوس با رونق اقتصادی مناطق مرکزی دارد، زمانی که در خاک مستعمرات فقر و جنگ است، تراکنش های بازرگانی، مبادلات اقتصادی ، مجوزهای کارخانجات و اعتبارات بانکی به سمت جایی که جنگ نیست سوق پیدا می‌کند (با فرض وجود یک واحد پولی در یک جغرافیای مشترک) و لذا بهانه و دلیل مناسبی برای مرکزیان فراهم شد که اعتبارات، وام های بانکی، طرحهای تجاری و کارخانجات بیشتر و بیشتر به ایران مرکزی منتقل شود. تجمیع کارخانجات جدیدالتاسیس در اراک، کرج، قزوین، زنجان و سرمایەگذاری دستوری از بالا و تاسیس شهرک‌های صنعتی دراین مناطق که هیچگاه توجیه‌اقتصادی نداشتند عواقب ناشی از مهاجرت منابع بود. این شهرک‌ها نه عامل نزدیکی به مواد خام را در خود داشتند نه نزدیکی به کارگر ارزان و توده جمعیتی، در ضمن به بنادر و ترمینال و پایانه گمرکی جهت صادرات نزدیک نبودند، به هیچ بازار صادراتی هم دسترسی نداشتند لذا صنعتی سازی دستوری سبب ایجاد کارخانجات دولتی رانتی، گران‌فروش و غیررقابتی شد. بعدها این سرمایەگذاری های دولتی در صنایع سنگین به بخش خصولتی واگذار گردیدند که جزئیات در فصل چهارم موشکافی می‌شود.

جنگ همواره در تاریخ منجر به سانترالیسم اقتصادی شده است و سانترالیسم اقتصادی همواره به سوسیالیسم  و تمرکز قدرت اقتصادی در دست طبقه خاصی منتهی خواهد شد. در تاریخ همواره جنگ منجر به اشرافیت سرمایه غیرمولد بزرگ بر سرمایه کارآفرین کوچک گردیده است.


سرچشمەها

[1] دوره چهارم جنگ شهرها ، یدالله ایزدی،

http://www.negineiran.ir/article_6882_962.html

[2] در یکی از ویدئوهای برژنسفسکی وی هدف از کمک به جنگ مجاهدین افغانستان را ورشکست کردن اقتصادی شوروی اعلام می‌کند.

[3] رجوع به کتاب پول خون، نوشته آری بن مناشه

[4] دوره چهارم جنگ شهرها ، یدالله ایزدی، از سری مقالات نگین ایران، برگرفته از آرشیو اینترنت، پیوند

http://www.negineiran.ir/article_6882_962.html

[5] آمار و ارقامی که باید از جنگ ایران و عراق بدانید، ١ مهر ١٣٩٤، دسترسی

http://entekhab.ir/fa/news/227060/