طبقه متوسط در گذر تغییرات

حامد فرازی


طبقات بالا مشکل زیادی با وضع موجود ندارند. البته آنها نیز خواهان پیشرفت و تغییرند یا گاها وانمود میکنند که اینگونه‌هستند. اما در عمل حاضر نیستند برای آن هزینه‌ای بکنند یا وقتشان، که از دید آنها بسیار گرانبهاست، در این راه تلف شود. لذا معمولا پرچمدار تغییرات و حرکتهای نوگرایانە نیستند؛ اما هر تغییری هم کە در آیندە بەوقوع پیوندند، سعی می‌کنند خود را با آن تطبیق دهند، اگر منافعشان با آن ناهمخوانی نداشتە باشد.
طبقات پایین جامعه هم گاهی در شرایطی گرفتار می‌‌شوند که از برآ‌وردن نیازهای ابتدایی خود درمانده هستند؛ لذا فرصت و رمق فکر‌کردن به مسایل ثانوی را نخواهند‌داشت. توده‌ها گرچه برای حرکتهای خودجوش و گسترده آمادگی دارند اما به خودی خود کمتر می‌توانند پشتیبانی سیاسی پایدار، سازمان یافته و معقولانه‌ای، برای حرکتهای پیشروانە، ارائه دهند. آنها در موارد اقتصادی که مربوط به آب و نان است، ممکن است مصالحشان بر مصالح حاکمیت یا طرف مقابل آن منطبق شود؛ اما در موارد مربوط به اصلاحات قانونی، دنیوی کردن امور، دگرگونی در رسوم و حتی آموزش، توده‌ها بویژه توده‌های روستایی معمولا بسیار دگم عمل کنند و عملا در جبهه پشتیبانی از نخبگان سنتی قرار می گیرند. گهگاە هم کارگران و هم حاشیە نشینان، لومپن پرولتاریا، ممکن است با حکومت به مخالفت برخیزند. آلونک نشینها ممکن است به شورشها و خشونت سیاسی دست زنند، اما آنها سخت گرفتار نیازهای فوری شان هستند لذا در مجموع، از این گروهها نمی توان انقلابی پدید آورد. کارگران صنعتی نیز از وضع موجود بیشتر از آن بهره می برند که به مخاطره تن در دهند.
اما طبقه براستی انقلابی در بیشتر جوامع دستخوش دگرگونی امروز، طبقه متوسط است. سرچشمه اصلی مخالفت با حکومتها را باید در این طبقه باز جست. همین گروهها هستند که رویکردهای سیاسی و ارزشهایشان بر سیاست شهرها چیرگی دارد.
در اروپای غربی خاستگاه کلاسیک طبقه متوسط را همان بورژوازی نوین مالی، بازرگاتی و سرانجام صنعتی تشکیل میداد؛ اما در بسیاری جوامع، چون ایران، طبقه متوسط، چندان نیرومند نیست که کار زیادی از دستش برآید. در این جوامع عناصر طبقه متوسط را بیشتر دیوانسالاران و کارکنان دولت تشکیل می‌دهند کە همین از پیدایش یک طبقه متوسط مستقل جلوگیری می‌کند. و باعث میشود تا نخبگان این طبقه، آسیب پذیر و محافظه‌کار گردند. گاها گفته‌می‌شود طبقه متوسط ایران طبقه‌ای است بی شکل با رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی و متناقض؛ آنچنان که طبقه متوسط شهری در قبل از انقلاب ۵۷ ناچار میشود با سرسخت ترین دشمن نوگرایی، یعنی روحانیت سنتی، همگامی کند. از طرفی یک طبقه متوسط وسیع می تواند یک نیروی تعدیل کننده در سیاست باشد؛ با این همه پدید آمدن طبقه متوسط در جوامع در حال دگرگونی، غالبا یک رویداد بی‌‌ثبات کننده است. تغییرات طبقه متوسط را می‌توان از گذر مراحل رشد و تکامل آن دنبال کرد. معمولا نخستین عناصر طبقه متوسط، در صحنه اجتماع، روشنفکرانی‌اند که ربشه‌های سنتی ولی ارزشهای نوین دارند. به دنبال آنها، کارکنان دولت، افسران ارتش، معلمان و وکیلان، مهندسان و تکنسینها و سرانجام کارفرمایان و مدیران، به‌تدریج ظاهر می‌شوند. آنها عناصری از طبقه متوسط‌ جدیداند که نخست از همه انقلابی‌ترند، ولی با وسیع‌ترشدن طبقه متوسط، به‌تدریج محافظه‌کارتر می‌گردند. عموما بخشهای غیر‌اداری و غیر‌بازرگانی طبقه‌متوسط، به همراه روشنفکران و دانشجویان در این طبقه از عناصر دیگر استعداد بیشتری برای مخالفت و عمل انقلابی دارند. روشنفکران طبقه متوسط شهری پیوسته انقلابی ترین گروه در جوامع دستخوش دگرگونی بوده‌اند. اما برای برپاساختن یک انقلاب، آنها باید متحدانی داشته‌باشند. یکی از این متحدان احتمالی، لومپن پرولتاریا یا آلونک‌نشینها و حاشیه‌نشینهای شهری هستند که معمولا یک گروه چندان انقلابی نیستند. در برخی مقاطع اتحاد دانشجویان و آلونک نشینها می‌تواند بقای حکومت را تهدید کند. اما همین ترکیب می‌تواند شرایط ناکامی آن را نیز فراهم کند، در صورتی که جامعه اساسا کشاورزی باقی بماند. آنها باهم شاید بتوانند حکومت را سرنگون کنند اما برای آنکه بتوانند یک دگرگونی بنیادی در ساختار جامعه پدید آورند، یا به اهداف انقلاب دست یابند، بایستی روستاییان را نیز به اتحاد با خود بکشانند. 
نکته مهم اینکه همان فراگرد شهرنشینی که عمل انقلابی را امکانپذیر می‌سازد، نیروهای متقابل متوازن کننده‌ای نیز پدید می‌آورد که از استواری سیاسی و بقای وضع موجود حمایت می‌کنند. لذا شهرنشینی قوام‌گرفته در نهایت طبقه متوسط را وسبع‌تر و متنوع‌تر می‌سازد، ازین رهگذر قشرهای متوسط نوین و محافظه‌کارتری به‌وجود می‌آیند که شور انقلابی روشنفکران را تعدیل و تخفیف می‌دهند.

یعنی نخستین گروههای طبقه متوسط که ظاهر می‌شوند بسیار تند‌رو‌اند اما عناصر بعدی این طبقه فنی‌تر، دیوانسالارتر، بازرگان‌منش‌تر و از همین روی محافظه‌کارترند. برخلاف لومپن پرولتاریا که نسل دومش تندروتر از نسل نخست است، نسل دوم طبقه متوسط در فراگرد محافظه‌کاری می‌افتد. همچنین کارگران سازمان یافته در یک جامعه دستخوش دگرگونی ازنظر اقتصادی و اجتماعی کاملا به جنبش طبقه پایین تعلق ندارند بلکه آنها نخبگان اقتصادی نیروی کار صنعتی به شمار می‌آیند و نیرومندترین اتحادیه‌های نزدیک به آنها غالبا به مشاغل طبقه متوسط و یقه سفیدها وابسته‌اند.
با این حال و علیرغم تنوع در رفتارهای سیاسی طبقە متوسط بەخاطر گستردگی طیفهای مختلف آن، مسیر تکامل سیاست وقوام جامعە را باید در روند تغییرات و تکامل بافتار طبقە متوسط جامعه جستجو شود چراکە درنهایت این طبقە منشا اصلی تغییرات بنیادی و پایدار جامعە است.
اما طبقه متوسط جدید در ایران، از دهه دوم انقلاب و پس از پایان جنگ ایران و عراق، به مرور فرصتی برای رشد و تکامل یافت؛ بلکه بتواند نقش تاریخی خود را به انجام رساند. در دوران اصلاحات، بخصوص در سالهای اول آن، مجال بیشتری برای تنفس‌کشیدنش مهیا و آثار ظهورش در حوزه فرهنگ و مطبوعات و تکاپوی جامعه مدنی نمایان گشت. اما از دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی و بخصوص از نیمه دوم دهه هشتاد و همزمان با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و تاکنون، طبقه متوسط ایران روندی نزولی و رو به نابودی را طی کرده است به‌طوری که جامعه ایران اکنون هرچه‌ بیشتر به سمت یک جامعه دو طبقه‌ای پیش می‌رود. حاصل چنین فرو غلتیدن طیفهای مختلف طبقه متوسط به طبقات پایینتر، یک جامعه دو قطبی با استواری سیاسی اندک خواهد بود. لذا از این نگاه  آینده تحولات سیاسی در ایران تا حد زیادی بستگی به این دارد که این طبقه سرنوشت‌ساز تا چه اندازه فرصت برخاستن و بازسازی پیدا کند. و این هم بستگی دارد کە جمهوری اسلامی ایران چە استراتژی و راهبردی در حوزه سیاست داخلی و،خارجی خود در پیش گیرد؟
در صورتی که حکما، به جهت حل پرونده هسته‌ای و مسائل منطقه‌ای و کاستن فشار از روی قشرهای مختلف مردم، در خارج سیاست تنش‌زدایی پیشه کنند،  و در داخل نیز بتوانند و یا بخواهند تا حدی فضای سیاسی را تلطیف نمایند، به مرور و در گذر زمان، شاید بتوان به بازبرخاستن این طبقه، و نقش آفرینی آن در جهت تغییرات نرم و البته بنیادی، امید داشت. در غیر اینصورت جامعه‌ شکننده، بی سامان و ناپایدار خواهد بود که همیشه احتمال نارضایتی، تنش،  شورشهای پی‌در‌پی و گسترده، در آن وجود دارد. 

سرچشمه   
https://t.me/hamedfarazi