چگونه کوردها در تظاهرات ایران فراموش شدند؟

نورما کاستلو

پس از مرگ، مهسا[ژینا] امینی نامی که با آن مشهورشد، که خانواده و دوستانش هرگز برای او استفاده نکردند. به عنوان کوردهای ساکن ایران، والدین ژینا نتوانستند دخترشان را با نام کوردی که انتخاب کرده بودند ثبت کنند. آنها باید از فهرستی از اسامی مورد تایید دولت، که اکثریت آنها فارسی یا عربی بودند، انتخاب می کردند که از بین آنها نام مهسا را با اکراه انتخاب کردند. با این حال، در خلوت او را “ژینا” صدا می کردند که به معنای “زندگی” است.

ژینا در ۲۲ شهریور که برای دیدار برادرش به تهران سفر کرده بود، توسط پلیس اخلاق شهر دستگیر شد. بلافاصله پس از بازداشت، او ازهوش می‌رود. مقامات ادعا می کنند که او یک حمله قلبی داشته است. سایر بازداشت شدگان می گویند که او شکنجه شده است. سه روز بعد در بیمارستان درگذشت. او ۲۲ ساله بود.

رسانەای شدن این خبر در رسانه های اجتماعی، موجی از اعتراضات را برانگیخت که مانند آن از انقلاب ۱۳٥۷/۱۹۷۹ دیده نشده بود. برای جامعه کورد ایران، این آغاز یک اتحاد لرزان با جامعه فارس بود.

این دو گروه قومی سابقه دشمنی طولانی دارند. نه میلیون کورد جمهوری اسلامی از لحاظ تاریخی منبعی از پارانویا و ترس در میان حاکمان ایرانی بودەاند. این تا حدودی به دلیل اعتقادات مذهبی آنهاست: ایران از سال ۱۹۷۹ یک جمهوری شیعه است، اکثر کوردها مسلمان سنی هستند. اما کوردها از جهتی دیگر متفاوت هستند؛ اتنیسیته خود را بیش از مذهب مهم می‌دانند. به همین دلیل، از ابتدای دوران سلطنت پهلوی که تقریباً ۱۰۰ سال پیش آغاز شد، کوردها بی‌علاقه به ایران تلقی می شدند. آنها اغلب به عنوان نیروهای جنگی نیابتی هم توسط ایران و هم کشورهای همسایه استفاده می‌شدند. این امر منجر به سرکوب هویت کوردی در ایران و در رژیم اسلامی کنونی شده و استان های مختلف کوردنشین تحت وضعیت حکومت نظامی قرار گرفتە است.

اعتراض این استان‌ها بود که پس از مرگ ژینا منفجر شد – وضعیتی که برای بسیاری از کوردها نماد چرخه ناگسستنی ظلم دولت ایرانی است. به گفته «هنگاو»، یک سازمان حقوق بشری که نقض حقوق در جمهوری اسلامی را دنبال می‌کند، سال گذشته ۱۲۸ کورد با شلیک مستقیم یا باتوم جان خود را از دست دادند، در حالی که ۵۲ کورد در زندان‌های ایران اعدام شدند و ۷۰۰۰ کورد توسط سرویس‌های امنیتی ایران دستگیر شدند. مرگ ژینا آخرین میخ بر تابوت [اعتماد بە دولت ایران] بود.

اما این بار فقط کوردها نبودند که اعتراض کردند. تعداد زیادی از فارس‌ها به آن پیوستند. در شهرهای ثروتمندتر، از جمله پایتخت تهران، آنها شعار قدیمی جنبش زنان کورد، «ژن، ژیان، ئازادی» (زن، زندگی، آزادی) را بکار بردند. اما این واقعیت که آنها آن را به فارسی ترجمه کردند و فریاد زدند [ترجمه شعار، معنی و مقصود آن را تغییر داد] ، نشان دهنده اختلاف گسترده تری در نحوه همراهی آنهاست. در حالی که کوردها از حمایت جمعیت فارس استقبال کردند، آشکار شد که اهداف دومی اغلب به طور قابل توجهی با اهداف اقلیت های ساکن ایران متفاوت است.

هدف بسیاری از معترضان فارس ایران رهایی زنان از حجاب و بازگرداندن حقوقی است که توسط رژیم اسلامی از آنها سلب شده است. برخی از بازگشت پسر شاه دفاع می کنند و پهلوی را جایگزینی برای جمهوری اسلامی می دانند. با این حال، بسیاری از اقلیت‌های کشور – از جمله کوردها و همچنین بلوچ‌ها که در استان‌های جنوبی ایران متمرکز هستند – معتقدند که در دوران پهلوی با همان ظلمی مواجه خواهند شد که در حال حاضر در جمهوری اسلامی با آن روبه‌رو هستند.

فعال کورد آلن* که از داخل ایران صحبت می کرد، به Unherd گفت که او معتقد است همراهی اخیر به مسائل کوردی توسط بخش های خاصی از جامعه ایران غیرصادقانه است. آلن می گوید: «آنها از مرگ ژینا به عنوان بهانەای برای مسائل خود استفاده کردند. یک هفته قبل از مرگ ژینا، یک زن کورد در مریوان پس از اینکه یک مرد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصد تجاوز به او را داشت، خود را از ساختمانی به پایین پرتاب کرد. فارس‌ها کاری نکردند و توجەای و اشارەای به این رخداد نکردند، زیرا این جنایت در کوردستان رخ داد و برای آنها مهم نیست اینجا چه اتفاقی می افتد.

زندگی در این بخش از ایران چگونه است که بیشتر فارس ها سعی می کنند آن را نادیده بگیرند؟ سوسن*، یک دانش آموز ۱۹ ساله از یک شهر کوردنشین در نزدیکی مرز ترکیه، به من می‌گوید که هر روز در شهر زادگاهش پلیس بازڕسی انجام می‌دهد. من نمی‌توانم به تنهایی بیرون بروم زیرا می‌ترسم بدون دلیل دستگیر و کشته شوم. من حق دوچرخه سواری و بستنی خوردن در بیرون را ندارم چون زن هستم و می گویند برای زنان مناسب نیست. وقتی با برادر بزرگترم بیرون می روم باید کارت شناسایی ام را بگیرم زیرا ممکن است پلیس جلوی ما را بگیرد و در مورد رابطه ما بپرسد. باید ثابت کنم که خواهرش هستم.» او با مصاحبه با UnHerd خطر بزرگی ڕا بە جان می‌خرد، خطر دستگیری که بر تمام ابعاد زندگی او سایه افکندە است.

حتی اگر زنان در ایران از روسری آزاد شوند، زنان کورد به طور اتوماتیک از حقوق و مزایای مشابه همتایان فارس ثروتمندتر خود برخوردار نخواهند شد. در حالی که اعتراضات در ایران در سطح بین‌المللی به عنوان یک جنبش جنسیتی تلقی می‌شود، برای اقلیت‌هایی که این اعتراض‌ها را آغاز کرده‌اند، آنها چیزی متفاوت را نشان می‌دهند. سوسن به من گفت: «به عنوان زنان کورد، ما فقط نمی‌خواهیم بدون روسری برویم، بلکه باید به عنوان انسان شناخته شویم و از حقوقی مشابه با دیگر انسان‌ها در کشورهای دموکراتیک برخوردار باشیم. رژیم همه مشکلات خود را به گردن مردم کورد می اندازد.

در واقع، به نظر می رسد که کوردها برای اعتراض هزینه زیادی می پردازند. طبق گزارش Hengaw، در طول ۱٥ روز اول سال ۲۰۲۳، حداقل ۹٦ شهروند از جمله ۱۳ کودک دستگیر شده اند. رژیم همچنین یک شعار قدیمی را تداعی کرده است که کوردها را به عنوان عامل ناآرامی نشان می دهد که برای دولت های خارجی کار می کنند و ادعا می کند که آنها با ایالات متحده برای بی ثبات کردن ایران همکاری می کنند. سوسن به من می گوید که اکنون تبلیغات ضد کوردی در همه جا وجود دارد. و وحشتناک تر است: به دلیل نقشی که زنان کورد در جنبش اعتراضی ایفا کرده اند، اکنون کانون سرکوب خشن دولت هستند. «به دلیل اعتراضات اخیر، رژیم در همه جا – در مراکز خرید، در بازار، در مدارس و در دانشگاه‌ها – بر دختران و زنان کورد فشار بیشتری وارد می‌کند. این بسیار ترسناک است: ما در هیچ کجا احساس امنیت نمی کنیم. رژیم تاکنون بسیاری از زنان کورد را که در تظاهرات شرکت کرده بودند، کشته و دستگیر کرده است. آنها به دستگیری زنان در خانه هایشان ادامه می دهند. من مدام می ترسم.»

حمایت فارس‌های ظاهرا لیبرال برای سوسن پوچ و بی‌معنی است – که مانند ژینا نام فارسی به او تحمیل شده زیرا والدینش اجازه نداشتند هنگام تولد او را با نام کوردی که انتخاب کرده‌اند ثبت کنند. فارس‌های لیبرال در رسانه های اجتماعی و تلویزیون ادعا می کنند که ما را دوست دارند و درک می‌کنند. آنها می گویند از کوردها حمایت می کنند، اما من قانع نشده‌ام. به عنوان مثال، آنها حتی حاضر نیستند نام کوردی واقعی ژینا را بگویند و استفاده از نام فارسی [مهسا] را که سیستم به او تحمیل کرده است، ادامه می‌دهند.»

جای تعجب نیست که بسیاری از کوردهای ایران دوست دارند حکومت خود را داشته باشند — در یک سرزمین کوردستان خودمختار با حکومت و قوانین خاص خود، مشابه کوردستان عراق، یا در یک کشور مستقل جدید. کوردها به خواندن سرود ملی غیررسمی کوردستان بزرگ در تظاهرات ادامه می دهند – واقعیتی که عمدتاً توسط جنبش سراسری ایران نادیده گرفته شده است. جای تعجب نیست، با توجه به اشعار عبارتند از:

دین و ایمانمان، نیشتمان[وطن] ماست.
دین و ایمانمان کورد و کوردستان است.
کوردها زنده‌اند: پرچم آنها هرگز نخواهد افتاد.

بری شلماشی، نویسنده و کارگردان کورد، می گوید: «کوردها به سرسختی و پایبندی شهره هستند. شلماشی نگران است که اعتراضات مصادره و سرقت شده است. توجه جهانی بیشتر به فعالان فمینیست مشهوری مانند مسیح علینژاد که به پهلوی ها نزدیک بوده جلب شده تا بیشتر به اقلیت هایی که در خطر هستند. ما باید در این جنبش شمولیت داریم. ما به عنوان کورد آن را شروع کردیم.»

به نظر می رسد ترس او مشروع است. شعار غالب اعتراضات، «ژن ژیان آزادی»، اکنون در برخی محافل حامی شاه، به عنوان یک مرحله تاریخی گذار فارس‌ها مطرح شده است. در واقع، سرچشمه این شعار مطلقا نمی‌تواند به حلقە شاه تبعیدی نزدیک باشد. “ژن ژیان آزادی” در شهرها و روستاهای بین النهرین/مزوپوتامیا متولد شد، یک گروه چریکی که عموما به عنوان تروریست شناخته می شود، حزب کارگران کوردستان (یا پ.ک.ک) و رهبر زندانی آنها، عبدالله اوجالان، خالق این شعار شمرده می شوند. شلماشی استدلال می کند که ترجمه و قلب آن توسط نخبگان فارسی نشانگر اقدام به محو فرهنگ کوردی بوسیله آنهاست. (در حال حاضر زبان کوردی در ایران سرکوب شده و مدارس کوردی ممنوع است. سال گذشته چندین زن به دلیل تدریس دروس کوردی دستگیر و زندانی شدند).

زارا محمدی، زن کوردی که بە جرم تدریس زبان کوردی زندانی شدەاست

شلماشی می‌گوید: «احساسم اینست اگر گامی آغازین برای اتحاد [کورد و فارس] پذیرفتن حقیقت «ایران یک کشور مختلط است» باشد، نباید از به کار بردن شعار بە زبان در کوردی یا انگلیسی هراس داشته باشند. اما اگر آن را به فارسی استفاده کنید، بدون اینکه به غیرقانونی بودن زبان ما و ظلم به کوردها اذعان کنید، همه آنچە را که قرار است این انقلاب درباره آن باشد، بی ارزش کردەاید.»

در حالی که تصاویر زنان بدون حجاب در مراکز خرید ایران در رسانه‌های اجتماعی پخش می‌شود و لیبرال‌های غربی آن را تشویق می‌کنند، کوردها احساس می‌کنند که از انقلاب خود محو شده‌اند. تغییرات سطحی در حجاب ممکن است خواسته های تهرانی‌های ثروتمند را برآورده کند، اما آنچه اقلیت‌های ایران به آن نیاز دارند، تغییرات ساختاری گسترده است. شلماشی به من می‌گوید که زنان در کوردستان محصور کوهستان که ژینا امینی در آن بزرگ شده بود، از خود می‌پرسند که انقلابی که دخترشان ایجاد کرد، از بین خواهد رفت، همین که زنان ثروتمند ایرانی آزادانه در بازارهای مرکزی تهران با مدهای لباس‌شان قدم بزنند.

تحولات مثبتی موجود است، اما آیا ادامه خواهد یافت؟ نیازهای زنان کوردستان با نیازهای زنان بالاشهر تهران متفاوت است. زنان نباید تنها به برداشتن روسری بسنده کنند. مردم باید بنیان اصلی آنچه در نظام ایران ظالمانه است هدف گیرند. زنان کورد و سایر اقلیت‌ها چنین هراسی دارند که از این تظاهرات پاک و فراموش شوند و ظلم و ستم بر آنها ادامه یابد.»

سرچشمه

https://unherd.com/2023/01/how-irans-protests-erased-the-kurds/