نهادهای استعماری در کوردستان و استعمار اسپانیا در آمریکای لاتین

کشورهای استعماری همواره پس از اشغال سرزمین های دیگر ملت ها برای تثبیت و تداوم منافع خویش غارت منابع طبیعی و انسانی ملت های مستعمره، نهادهای سیاسی و اقتصادی انحصاری و استعماری را ایجاد و توسعه می دهند، این نهادها آنچنان مغز ملت های تحت استعمار را مطیع و برده می نمایند که حتی پس از پایان دوران استعمار نیز تا دهه ها و گاهاَ قرن ها آثار استعمار باقی خواهد ماند و در خیلی اوقات علی رغم
استقلال ملت های مستعمره، اشغالگران با سپردن اداره نهادهای سیاسی و اقتصادی استعماری و انحصاری به سرسپردگان خویش از درون این ملت ها، بطور غیر مستقیم به استعمارگری خویش تداوم می بخشند.

وقتی که اسپانیایی ها در سال ۱٥۱٥ مکزیک و پرو را اشغال کردند و پس از آن امپراتوری آزتک را به تصرف خود درآوردند، نخستین اقدام آنها برای چیره شدن بر مخالفان بومی دستگیر کردن رهبرانشان بود، در اقدامات بعدی یک نهاد استعماری مذهبی به نام »انکومیندا« را بنیان نهادند که بومیان در قبال منتی که اسپانیایی های موسوم به »انکومندرو« به دلیل مشرف کردن آنها به دین مسیحیت بر گردنشان داشتند موظف
بودند هدایایی از طلا و نیروی کار رایگان در اختیار او قرار دهند. پس از کشف کوه بزرگ نقره در بولیوی که
اسپانیایی ها آن را »ال کیروریکو«یعنی تپه غنی نامیدند در اطراف آن شهر » پوتوسی« را احداث و گسترش
دادند. از آنجایی که برای استخراج نقره به نیروی کار نیاز داشتند با کوچاندن تمام بومیان و متمرکز کردن آنها
در شهرهای جدید »ریداکسون« نهاد استعماری جدیدی به نام »میتا« را بنیان نهادند که به بزرگترین و مشقت‌بارترین نهاد برای استثمار نیروی کار در دوران استعمار تبدیل شد که بر اساس آن از بومیان بعنوان نیروی کار اجباری، بیگاری می‌کشیدند. از جمله نهادهای دیگری که در دوران استعمار اسپانیا بر سرزمین های آزتک و اینکا فراگیر گردید » ریپارتیمینتو د مرکانسیاس« بود که به معنای »توزیع کالاها« یعنی فروش اجباری کالاها به بومیان بر اساس قیمتی که توسط اسپانیایی ها تعیین می شد، می باشد و در نهایت نهاد » تراخین« را تأسیس کردند که به معنای »بار« است. تراخین به مفهوم استفاده از بومیان به جای حیوانات باربر برای حمل
بارهای سنگین کالا، مانند برگ کوکا یا منسوجات بود تا مقاصد تجاری طبقه حاکمه ی اسپانیایی برآورده شود.

گستره کامل انکومیندا، میتا، رپارتیمینتو، تراخین و… برای تنزل اجباری استانداردهای زندگی مردم بومی به سطح تأمین حداقل معیشت به اجرا گذاشته شده بود تا تمام درآمد مازاد به نفع اسپانیایی‌ها جمع آوری شود این امر از طریق مصادره زمین های آنان، بیگاری کشیدن، تعیین دستمزدهای پایین، وضع
مالیات های سنگین و تعیین قیمت های بالا برای کالاهایی که حتی خریداری آنها اختیاری نبود محقق می شد.
بدین ترتیب این نهادها ثروت عظیمی برای پادشاهی اسپانیا فراهم آورد و آمریکای لاتین را به قاره ای با بیشترین نابرابری در جهان تبدیل کردند و قسمت عمده توان اقتصادی-اجتماعی آن را از رمق انداختند که هم اکنون با گذشت دو قرن از استقلال این کشورها هنوز آثار این استعمارگری اسپانیا پابرجاست.

با مطالعه متن فوق الذکر و مشاهده وضعیت کوردستان در حال حاضر به آسانی می توان به این نتیجه رسید که
کوردستان کنونی اوضاعی مشابه اوضاع آمریکای لاتین در قرن ۱٥ میلادی را دارد. وقتی که می بینیم: قوم فارس
تحت نام جعلی ایران، بجای استفاده از ماشین، کالاهای سنگین وارداتی و صادراتی را با جوانان کورد تحت نام »کولبر« جابجا می نماید که دقیقا معادل همان نهاد استعماری »تراخین« در آمریکای لاتین است تا جایی که مجلس حکومت که سالها چشمش را بر روی رنج های ملت کورد بسته است، تراخین )کولبری( را مشتاقانه بررسی و تشویق می نماید. با دیدن سرکوب مردم آقدره تکاب در می یابیم که حرص چپاول و غارت معادن کوردستان توسط قوم اشغالگر فارس بسیار بیشتر از اسپانیایی ها در آمریکای لاتین است، روستایی با فقر شدید و معدن طلایی با ظرفیت ۲ تن طلای خالص در سال)فقط یک نمونه کوچک از معادن غارت شده کوردستان می‌باشد (دشمنی این قوم اشغالگر با رهبران ملت کورد و شهید نمودن آنها طوری است که بعد از هزاران سال هنوز
هم دست از خصومت با آستیاک) فرزند کیخسرو (آخرین پادشاه ماد بر نمی دارند، تنزل سطح معیشتی ملت کورد
به پایین ترین سطح ممکن، بیکار نمودن جوانان کورد و کوچاندن آنان برای تغییر دموگرافی کوردستان، آتش
زدن مراتع و جنگل های زاگرس و… نمونه هایی از آثار استعماری بر سیمای کوردستان است.

با این تفاسیر بر ملت کورد واجب است بیش از پیش این نهادهای استعماری را شناخته و با مقاومت جوهری از
خود، از خانواده، از جامعه و از سرزمین شان در مقابل این نهادهای استعماری محافظت نمایند. پس از سقوط
حکومت مادها تاکنون قوم فارس همواره از مذهب بعنوان یک ابزار و نهاد استعماری بر علیه کوردها استفاده
نموده و می نماید )انکومیندا فارس(، آموزش و پرورش از جمله دیگر نهادهای استعماری است که از زمان
تأسیس آن تیشه به ریشه ملت کورد زده و همواره سعی در اسمیلاسیون کامل این ملت داشته است، طوریکه
تأثیر اسیمیلاسیون بر چهره تحصیلکردگان کورد بیشتر از بیسوادها نمایان است. شورای عالی انقلاب فرهنگی،
فرهنگستان علوم، بسیج، فروشگاههای زنجیرهای )رفاه، اتکا، افوق کوروش، جانبو و…( که دقیقا مشابه
نهاد»ریپارتیمینتو د مرکانسیاس« هستند، بنیاد برکت)انحصار خامنه ای( که با تصرف هزاران هکتار از
زمین های زراعی و منابع طبیعی کوردستان اهداف شومی را برای ملت کورد در سر می پروراند، سازمان ملی نخبگان با ترد نخبگان واقعی ایجاد رانت های کلان برای پخمه‌گان جامعه، قرارگاه های نظامی با اسامی و عناوین مختلف اقتصادی و اجتماعی، نهضت های اجتماعی که جدیداَ در یکسال اخیر ایجاد و سعی در فریب مردم با آنها را دارند، NGOها و مراکز خیریه ای که توسط خود رژیم برای انحراف افکار عمومی ملت کورد در کوردستان تأسیس می گردند، نهادهای نمایندگی ولی فقیه در تمام ادارات، احزاب پوشالی تحت عناوین مختلف
برای جاسوسی از مردم، فریب جوانان و ایجاد تفرقه در صفوف ملت کورد، کمیته امداد برای توسعه فقر و فساد،
ستاد اجرایی فرمان خمینی برای تصرف و تملیک زمین و اموال رهبران و مردمان پیشرو ملت کورد، اداره اوقاف
و امور خیریه برای سو استفاده از نیات الهی ملت کورد، اداره مالیات برای شکستن کمر فعالان اقتصادی ملت
کورد، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما برای شستشوی مغزی، تحریف تاریخ و تخریب فرهنگ و ادبیات
کوردی و…. از جمله نهادهای استعماری هستند که آثار استعماری آنها بر پیکره ملت کورد تا قرن ها باقی خواهد
ماند.

در پایان متذکر خواهد شد که روش های استعمارگری قوم فارس بر ملت کورد و سرزمین کوردستان دقیقاَ برنامەریزی شده و کپی روش هایی است که استعمارگران قرن ها پیش، در جاهای مختلف جهان استفاده نموده اند
تا بدین صورت اراده و باور این ملت را شکسته و او را تحقیر نمایند و در نهایت به آسانی معادن و ثروت شان
را غارت نموده و جامعه کوردستان را در فقر و فلاکت نگه دارند. الیگارش های )اندک سالاران( حاکم فارس رابطه
ثروت و قدرت را خوب می دانند، لذا تمام ثروت جامعه را مکیده و با صرف بخشی از این ثروت مزدوران نظامی
استخدام می نمایند تا جامعه را از طریق این مزدوران نظامی سرکوب و مطیع نمایند. آنها تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهند داد تا نهادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر گردیده و حاکمیت مردم برقرار گردد. بر همین اساس
آنها به شدت از دسترسی مردم به ثروت نگران بوده و با تمام قوا از آن جلوگیری می نمایند. چونکه بخوبی می‌دانند که دسترسی به ثروت به منزله دسترسی به قدرت و تخریب تاج و تخت آنان می باشد. پس بر ملت کورد واجب است تا با همکاری یکدیگر و ایجاد گروه های کوچک اقتصادی راهکارهای برون‌رفت از وضع موجود و رسیدن به ثروت را پیدا نموده و بدین طریق بر سرنوشت ملت خویش‌حاکم گردند.