حقارت پارسی و رشادت رشیدخانی

وای وای رشیدخان مویەای کوردی کورمانجی است که کوردهای کُرمانج‌ خراسان برای مرگ میر رشیدخان، سردار شجاع قوچان ساختند.

وای وای رشید خان سردار کورد قوچان

ناصرالدین شاه به واسطه رشوه و فساد و عیاشی در قرارداد آخال منطقه فیروزه که متعلق به کوردها بودە را به ترکمن ها با وجود تمام مبارزات و ایستادگی سردار رشیدخان قوچان واگذار میکند. شهرهای کوردی فیروزه و باقر را که هم اکنون نیز در ترکمنستان درخشش خاصی دارند، در کنار قرارداد آخال، می‌بایستی به روسیه تحویل می‌شدند. چندین بار از طرف حکومت مرکزی به حکومت میر رشیدخان شجاع‌الدوله (سردار ایلخان کل کنفدراسیون کُرمانج خراسان / کنفدراسیون ایلی زعفرانلو) دستور حرکت به سوی ترکمنستان و تحویل فیروزه داده شده بود. اما رشیدخان هر بار به بهانه‌های مختلف زیر این بار نرفته بود و نمی‌خواست که قسمتی از سرزمین و مسکن کوردهای خراسان را (که با ریختن خون خود و عزیزانشان آن را حفظ و از کیان و شرافت آن پاسداری کرده‌اند) بخاطر عیاشی و بی‌لیاقتی شاه و همچنین فساد و رشوه دربار، تجزیه و به بیگانگان بسپارد. ناصرالدین شاە فرستاده خود را برای اجبار تحویل خاک بە خراسان ارسال میکند.
گویا فرستاده ناصرالدین شاه، با حیله سردار رشید را کە سوار بر اسب سیاهی بودە غافلگیر میکند و رشیدخان کشته میشود، وی به دیار باقی می‌شتابد (یعنی در روز دوم سفرش وفات یافت؛ امروز دو روزه للو، فردا سه روزه لو … رشید نیومد للو، دلم می سوزه لو، …). همراهان و مردم که مطلع شده بودند، بسیار آزرده و غمگین می‌شوند و جنازه را با روپوش سیاه در کالسکه‌ای قرار می‌دهند و این بار همان اسب سیاه حامل جنازه می‌گردد. اسمر (ئەسمر خان) همسر رشید خان سراینده شعر این مویه است که در اصل در مراسم پرسه و مرگ خوانده میشود، اما در دوران دولت پهلوی (گویا با هدف تخفیف اقدام حقارت بارملوکانه ، تم و فضای شعر و مویه) توسط‌ خانم پری زنگنه در دستگاه شور و به آهنگسازی واروژان هاخواندیان تبدیل به (ابتذال) ترانه شدە است.

متن کامل از این قرار است

امروز دو روزه للو فردا سه روزه لو
رشید نیومد للو دلم می‌سوزه لو

وای وای رشید خان سردار کورد قوچان

رفتی نگفتی للو یک یاری دارم لو
در شهر غربت للو دلداری دارم لو

وای وای رشید خان سردار کورد قوچان

این رخت کِیَه للو رخت یارمه لو
می خوام بشورم للو با آب گلها لو

وای وای رشیدخان سردار کورد قوچان

رخت حاکمه للو با چشم بشویم لو
گل بهارمه للو با چشم بشویم لو



هه سپی شه ما بی خادی، مه داغدار کر ، های دشمن له مه شاکر، مه خار و زار کر ، های قوچانه بی‌ خادیی، مه خاکسەر کر ، وای وای رشیدخان، سردار کورد قوچان.

ترجمه شعر

اسب خان بی‌صاحب ماند و ما داغدار شدیم‌ ، وای دشمن را شاد و ما را خوار و زار کرد ، وای قوچان را بی‌صاحب، ما را خاک بسر کرد ، وای وای وای (با تو هستم) رشیدخان سردار کورد قوچان .

متن بند دوم :

Îro du ro ne lêlo sibe sê ro ne lo
امروز دو روزه للو فردا سه روزه لو

Reşîd nehatiye lêlo dil dişewite lo
رشید نیومد للو دلم می‌سوزه لو

Way awy Reşîdxan serdarê kurdî Qoçan
وای وای رشیدخان سردار کورد قوچان

Hespê şah bêxwedî ma û em daxdar kirin way
اسب شاه بی‌صاحب ماند و ما داغدار شدیم وای

Dişmen şa û em xwar û zar kirin way
دشمن را شاد و ما را خوار و زار کرد وای

Qoçan bêsahîb û em xakisar kirin way
قوچان را بی‌صاحب, ما را خاک بسر کرد وای

Way way Reşîdxan serdarê kurdî Qoçan
وای وای با تو هستم رشیدخان سردار کورد قوچان

Tu çûy te negot lêlo, yarek min heye lo
رفتی نگفتی للو یک یاری دارم لو

Li şehrî xerîb lêlo, dildar min heye lo
در شهر غربت للو دلداری دارم لو

Way way Reşîdxan serdarê kurdî Qoçan
وای وای رشیدخان سردار کورد قوچان

Va kincên kê ne lêlo, kincê yarê ne lo
این رخت کیه للو رخت یارمه لو

Dixwazim bişom lêlo, bi ava gulan lo
می خوام بشورم للو با آب گلها لو

Way way Reşîdxan serdarê kurdî Qoçan
وای وای رشیدخان سردار کورد قوچان

Kincê hakim e lêlo, bi çavan bişom lo
رخت حاکمه لو با چشم بشویم لو

Gul bihara me lêlo, bi çavan bişom lo
گل بهارمه للو با چشم بشویم لو

Way way Reşîdxan serdarê kurdî Qoçan
وای وای رشیدخان سردار کورد قوچان