استعمار ِهنری، زندگی عارفانه‌ی زنان کورد

عرفان کوردی، عرفان زمینی و کار محور است.

موسی امجدیان

خروس‌ها و منگوله‌ها اغلب برای طلسم و چشم شور به کار می‌رفته‌اند. تو گویی که گل‌ها و پرندگانش برایت قصه می‌گویند. سرخی ِفرش کوردی زمزمه‌ی میترا و خورشید است. عاشقانه‌ای در دهان کچان و کُران/ دختران و پسران کورد است. کوهستان و زمستان است. سکوت مادران شهید است که خون ِفرزندانشان فرش ِسرزمین ِکوردستان شد. فرش خاک است. صدای گەڵکیت فرشبافان ضربان زندگی و ساز نواختن جریان حیات بوده است. فرش شب ِستارگان کوردیست. دارهای فرش نگهبان و پاسبان ترانه‌های فولکلور کوردی‌اند. ترانه‌هایی که بر دارهای قالی نسل در نسل سروده شده و سینه به سینه منتقل شده‌اند.  
مشهور است که آمریکایی‌ها می‌گویند درباره‌ی چیزی بنویس که از آن اطلاع داری. حال سوال نیمروزی این است. چه نسبتی بین زندگی و فرش کوردی است؟
مگان ناتال سیرز بر روی قالی که با دست‌های خود بافته بود، شعری از رابعه العدویه مصری قرار داده بود.

“نخ ریسیدم که غذایی مهیا کنم
و آن را به دو سکه نقره فروختم
هر یک از سکه‌ها را در یک دست نگه داشتم
این ثروت زیاد، مرا از کار آخرت باز می‌دارد.”

روزی حسن بصری زاهد معروف رابعه را دید کە در کنار رودخانه نشسته است، نزدیک آمد و جانمازش را روی آب پهن کرد و به رابعه گفت بیا با من بنشین و نماز بخوان.
رابعه به او گفت: آیا مجبوری خودت را در بازار این دنیا به مصرف کنندگان دنیای بعدی بفروشی؟ بعد رابعه جانماز خود را در هوا پهن کرد و گفت: حُسن آنچه تو کردی ماهیان نیز می‌توانند و آنچه من کردم مرغان هوا نیز می‌توانند. ولی کار حقیقی انسان آن است که مرغان و ماهیان از انجام آن عاجزند.
فرش‌بافی زنان کورد کار حقیقی در زندگی انسان کوردی بوده است. این آری گفتن بە ذات زندگی است.
حال که کوردستان، مستعمره‌ی دولت‌های ایرانی، ترکی و عربی است، این نقشه‌ی زندگی ِکوردی در سراسر دنیا به نام آنها بفروش می‌رسد.
تقریراً باید بیان داشت استعمار تنها خاک تو را تسخیر نمی‌کند، بلکە تمام تار و پود هویتت را مصادره خواهد کرد.
مطمئنا هر کدام از شما برای یکبار هم که شده، این جمله را شنیده‌اید. فرش ایرانی در سراسر دنیا شهره خاص و عام است. ولی باید به اطلاع تمام کوردهای کوردستان مستعمره ایران برسانم، که کلمه ایران فقط در چهارچوب مرزهای ایران به کار می‌رود. خارج از ایران تمام فرش‌ها به اسم پارس و پارسی و پرشین معرفی می‌شوند. در واقع کلمه ایران که رضاخان میرپنج مخترع آن بود، نقابی است برای کلاه گذاشتن بر سر ملت‌های در بند و تحت استعمار فارس‌ها. کلمه ایران میشی است که گرگ پان‌فارسیسم خود را در لباس این میش قایم کرده و دیگر ملت‌های تحت استعمار فارس در جغرافیای کشور جعلی ایران را می‌درد. 
تمام فرش‌های کوردی، یعنی در واقع بخشی از هنر، هویت و تاریخ کورد به نام فرش پارسی در دنیا معرفی می‌شوند. از ماکو و سلماس و ارومیه، تا تکاب و بوکان و بیجار و ایلام و هرسین و کلیایی و کرماشان …. دسترنج بافنده کورد به اسم فارس و پارس به دنیا معرفی می‌گردد.
جالب اینجا که فرشهای کوردستان تحت اشغال ترکیه با نام فرش ترکی یا فرش آناتولی شرقی بە بازارهای جهانی عرضه می‌شوند. فرش‌های کوردستان تحت اشغال سوریه هم تا قبل از جنگ سوریه و روژآوا با نام فرش عربی یا سوری به بازارهای جهانی عرضه می‌شدە است.
بر تمام کوردهای خارج از کوردستان (کوردهای دیاسپورا) واجب است که در مقابل این دروغ بزرگ بایستند و برای تمام سایت‌ها و مراکز فروش فرش، که با لابی دلالان فارس، هنر کوردی را دزدیده و به اسم فارس معرفی می‌کنند ، تماس بگیرند، پیام بفرستند و کامنت بگذارند و با افشاگری خود در مقابل این دروغ استعماری بایستند و هنر و هویت دزدیده شده خود را پس بگیرند.