سقوط پول شوروی و تکرار در ایران امروز

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 یک لحظه تعیین کننده در تاریخ مدرن بود که با فروپاشی نظام های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن مشخص شد. محور اصلی این فروپاشی، شکست روبل شوروی بود، که منعکس کننده مسائل ساختاری عمیق تر اقتصاد دولت بود. به همین ترتیب، ایران مدرن با چالش‌های اقتصادی مواجه است که ثبات واحد پول آن یعنی ریال را تهدید می‌کند. با تجزیه و تحلیل عواملی که به کاهش روبل کمک کردند – کنترل بیش از حد متمرکز، انزوای بین المللی، تورم فوق العاده، مقاومت در برابر اصلاحات، شکست خدمات عمومی، و کمبود گسترده مواد غذایی – آشکار می شود که ایران نیز در مسیر مشابهی قدم می گذارد. بدون تغییرات قابل توجه، ایران در خطر مواجهه با همان تحولات اقتصادی و اجتماعی است که مشخصه سال های پایانی اتحاد جماهیر شوروی بود.

  1. اتکای بیش از حد به کنترل متمرکز اقتصادی

اقتصاد دستوری اتحاد جماهیر شوروی تصمیمات تولید و قیمت گذاری را متمرکز کرد که به ناکارآمدی و فساد گسترده منجر شد. در اواخر دهه 1980، سوء مدیریت بوروکراتیک یک گسست گسترده بین عرضه و تقاضا ایجاد کرده بود. کارخانه‌ها به جای تامین نیازهای بازار، برای تامین سهمیه‌های تعیین شده کار می‌کردند که منجر به تولید بیش از حد کالاهای بی‌فایده و کمبود اقلام ضروری می‌شد. ناتوانی در انطباق با واقعیت های بازار، روبل را به طور فزاینده ای بی ربط کرد، زیرا شهروندان به ارزهای مبادله ای و بازار سیاه روی آوردند. بین سال‌های 1988 و 1991، روبل بیش از 95 درصد از ارزش خود را از دست داد که نشان دهنده سقوط سیستم بود.

به طور مشابه، اقتصاد ایران تحت سلطه شرکت های دولتی و مقررات سنگین دولتی است. درآمدهای نفتی که بخش قابل توجهی از درآمد دولت را تشکیل می دهد، به شدت کنترل می شود و سایر بخش ها از ناکارآمدی و بی توجهی رنج می برند. اتکای ایران به نرخ‌های ارز ثابت نتوانسته است ریال را تثبیت کند، که شاهد استفاده از رمزارز جایگزین (تتر، پای) و کاهش شدید ارزش آن از 42000 ریال در هر دلار آمریکا در سال 2018 به بیش از 750000 ریال در اواخر سال 2024 بود. .

  1. انزوای بین المللی و تحریم های اقتصادی

اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد، به ویژه در دهه 1980، با انزوای اقتصادی فزاینده ای مواجه شد. محدودیت های تجاری و تحریم فناوری پیشرفته مانع از مدرن شدن صنعت شوروی و کاهش دسترسی به ارز خارجی شد. تا سال 1991، تجارت خارجی 50 درصد کاهش یافت و روبل که در سطح بین المللی قابل تبدیل نبود، عملاً در خارج از اتحاد جماهیر شوروی بی ارزش شد. این انزوا بحران اقتصادی را عمیق تر کرد، زیرا دولت دیگر نمی توانست کالاهای حیاتی وارد کند یا ارز را با ذخایر خارجی تثبیت کند.

ایران به دلیل تحریم هایی که برنامه هسته ای و فعالیت های ژئوپلیتیکی اش را هدف قرار می دهد، با انزوای بین المللی مشابهی مواجه است. صادرات نفت، ستون فقرات اقتصاد ایران، از 2.5 میلیون بشکه در روز در سال 2018 به کمتر از 400 هزار بشکه در روز در سال 2020 کاهش یافت. این امر ذخایر ارزی را به شدت کاهش داده و منجر به کاهش شدید ارزش ریال شده است. سقوط ریال منعکس کننده سرنوشت روبل است، زیرا محدودیت های تجاری بین المللی ایران ثبات اقتصادی آن را تضعیف کرده و پول آن را تضعیف می کند.

  1. تورم بیش از حد و از دست دادن اعتماد عمومی

ابر تورم نشانه بارز بحران اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی بود. در اواخر دهه 1980، تورم تا سال 1991 از تک رقمی به بیش از 1600 درصد در سال افزایش یافت. این افزایش ارزش روبل را تقریباً بی ارزش کرد، زیرا شهروندان به احتکار ارزهای خارجی یا کالاهایی مانند طلا روی آوردند. در سال 1991، تورم به حدی افزایش یافت که یک قرص نان چندین برابر متوسط ​​دستمزد روزانه قیمت داشت و اعتماد عمومی به ارز و دولت را از بین برد.

ایران نیز فشارهای تورمی مشابهی را تجربه کرده است. نرخ تورم از 9 درصد در سال 2017 به بیش از 50 درصد در سال 2023 رسید. کالاهای ضروری مانند نان، گوشت و روغن پخت و پز برای بسیاری از ایرانیان غیرقابل دسترس شده است و قیمت ها تنها در چند سال ده برابر شده است. مانند اتحاد جماهیر شوروی، تورم شدید ایرانیان را به سمت ارزهای جایگزین مانند دلار آمریکا یا ارزهای دیجیتال سوق داده است و اعتماد به ریال را بیشتر تضعیف کرده است.

  1. نابودی خدمات عمومی و زیرساخت

یکی از بارزترین شکست های اتحاد جماهیر شوروی، نابودی خدمات عمومی بود. عدم سرمایه گذاری مزمن و سوء مدیریت باعث تخریب زیرساخت ها شد. قطعی برق و کمبود گرمایش بویژه در مناطق روستایی رایج شد. سیستم های حمل و نقل عمومی که زمانی نشانه کارایی شوروی بود، رو به وخامت گذاشت و منجر به نارضایتی گسترده در میان شهروندان شد.

ایران در زمینه خدمات عمومی خود با چالش های مشابهی مواجه است. قطعی های مکرر برق و کمبود آب در سال های اخیر گریبانگیر کشور شده است که با تحریم ها و سوء مدیریت ها تشدید شده است. در سال 2021، خاموشی های گسترده برق میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار داد و مشاغل و خانواده ها را مختل کرد. در سال ٢٠٢٤ هم ناکامی در ارائه خدمات اولیه، اعتماد عمومی به دولت را تضعیف می کند و بی ثباتی اقتصادی را تشدید می کند، زیرا مشاغل برای فعالیت در چنین شرایطی تلاش می کنند.

  1. کمبود مواد غذایی و صف های طولانی

در اواخر دهه 1980، کمبود مواد غذایی به یکی از ویژگی های تعیین کننده زندگی روزمره در اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. سیستم برنامه ریزی مرکزی نتوانست کالاها را به طور کارآمد توزیع کند که منجر به خالی شدن قفسه های فروشگاه ها و صف های طولانی برای مایحتاج اولیه شد. در مسکو، شهروندان اغلب ساعت ها منتظر مواد اولیه مانند نان و شیر بودند. کمبود کالا نه تنها ناکامی های اقتصادی را برجسته کرد، بلکه نارضایتی عمومی را نیز عمیق تر کرد.

ایران هم چنین مشکلاتی را تجربه می کند. تحریم ها و ناکارآمدی های داخلی منجر به کمبود کالاهای وارداتی و افزایش قیمت مواد غذایی شده است. در سال 2022، پس از کاهش یارانه های دولت برای گندم، اعتراضات به قیمت نان بالا گرفت. صف‌های طولانی در سوپرمارکت‌ها و جیره‌بندی اقلام اصلی به طور فزاینده‌ای رایج می‌شود، که بازتاب مبارزات شهروندان شوروی در طول سقوط روبل است. با افزایش ناامنی غذایی، نارضایتی عمومی از دولت ایران تشدید می شود و یک حلقه بازخورد بی ثباتی اقتصادی و سیاسی ایجاد می کند.

  1. مقاومت در برابر اصلاحات

رهبری اتحاد جماهیر شوروی تا زمانی که خیلی دیر شده بود در برابر اصلاحات اقتصادی معنادار مقاومت کرد. سیاست‌های پرسترویکا و گلاسنوست گورباچف، در حالی که نیت خوبی داشتند، به خوبی اجرا نشدند و پس از دهه‌ها رکود به اجرا درآمدند. این اصلاحات باعث ایجاد عدم اطمینان و مقاومت در داخل بوروکراسی شد و به جای حل و فصل بحران اقتصادی را بدتر کرد.

به طور مشابه، رهبری ایران تمایلی به اجرای اصلاحات ساختاری مورد نیاز برای ثبات اقتصاد خود نداشته است. تلاش‌ها برای تنوع‌بخشی فراتر از نفت، اصلاح شرکت‌های دولتی ناکارآمد و جذب سرمایه‌گذاری خارجی محدود بوده است. مقاومت سیاسی و ایدئولوژیک در برابر لیبرالیزاسیون منعکس کننده تجربه شوروی است که در آن منافع ریشه دار مانع از اقدام به موقع می شد. بدون اصلاح، ریال در مسیری مشابه روبل باقی می ماند: کاهش ارزش، از دست دادن اعتماد، و در نهایت سقوط.

نتیجه گیری

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ناشی از تمرکز بیش از حد، انزوای بین المللی، تورم فوق العاده، خدمات عمومی ناموفق، کمبود مواد غذایی و مقاومت در برابر اصلاحات بود. این عوامل در کاهش سریع ارزش روبل بین سال‌های 1989 و 1991 به اوج خود رسید و اعتماد عمومی را از بین برد و انحلال دولت را تسریع کرد. ایران امروز با چالش‌های بسیار مشابهی مواجه است، زیرا ریال آن کاهش چشمگیری را تجربه می‌کند و اقتصاد آن گرفتار ناکارآمدی، تحریم‌ها و نارضایتی فزاینده عمومی است. اگر ایران به مسائل ساختاری اقتصادی و سیاسی خود نپردازد، واحد پولی و سیستم اقتصادی گسترده‌تر آن در خطر است که همان مسیر اتحاد جماهیر شوروی را طی کند. برای جلوگیری از چنین سرنوشتی، ایران باید اصلاحات جامع را بپذیرد، دوباره با اقتصاد جهانی تعامل کند و رفاه شهروندان خود را بر تعهدات ایدئولوژیک سفت و سخت اولویت دهد.

مراجع

الوندی، رهام. ایران و آمریکا: توافق هسته ای و پس از آن. امور بین الملل 93، شماره. 3 (2017): 545-562.
المن، مایکل. انتقال و فراتر از آن: مقالاتی به افتخار ماریو نوتی. نیویورک: پالگریو مک میلان، 2007.
گیدار، یگور. فروپاشی یک امپراتوری: درس هایی برای روسیه مدرن واشنگتن، دی سی: انتشارات موسسه بروکینگز، 2007.
هانکه، استیو اچ. «فاجعه تورمی ایران». فوربس، 18 ژوئیه 2023.
میلانی، عباس. “اقتصاد رو به زوال ایران.” مجله دموکراسی 31، شماره. 1 (2020): 113-125.
رولند، ریچارد اچ. «کمبود غذای شوروی و پیامدهای آن». بررسی جغرافیایی 83، شماره. 4 (1993): 395-410.
طباطبایی، آریان. «مشکلات اقتصادی ایران: نقش تحریم ها و سوء مدیریت». واشنگتن کوارترلی 42، شماره. 1 (2019): 115–130.