نوروز بهعنوان یک جشن ملی کوردی شناخته میشود، هرچند امروزه بسیاری از ملتها در جهان این روز را گرامی میدارند، اما یک استاد دانشگاه با استناد به چندین سند تاریخی و فرهنگی ثابت میکند که نوروز از میان کوردها سرچشمه گرفته و حدود ۱۲ هزار سال قدمت دارد. استاد دیگری از دانشگاه نیز اشاره میکند که تاکنون بیش از ۲۶۰ شاعر برجسته کورد برای نوروز شعر سرودهاند.
دکتر مولود ابراهیم، استاد دانشگاه، درباره تاریخچه نوروز با روداو گفتوگو کرد و گفت: «نوروز در داستان سومری (دموزی و عشتار) وجود دارد. بر اساس این داستان کهن سومری، دموزی شش ماه به زیر زمین میرفت و در اولین روز سال نو سومری، که با تاریخ سال نو کوردی همخوانی دارد، دوباره زنده میشد. به همین مناسبت جشن بزرگی برگزار میشد و آتشی عظیم برافروخته میگردید، اما سومرشناسان این داستان را به دوران آغاز کشاورزی، یعنی ۱۰ هزار سال پیش از میلاد، نسبت میدهند. زمانی که داستان دموزی مکتوب شده، اما خود داستان قدیمیتر است. سومریها از ابتدای هزاره چهارم شروع میشوند، زمانی که گروهی از کوردستان به مرکز عراق مهاجرت کردند و تمدنی را بنیان نهادند.»
این استاد دانشگاه همچنین اشاره کرد: «در کوردستان بزرگ (هر چهار بخش)، آثاری از سومریها کشف شده است، بنابراین سومریها بخشی از کوردها بودند. کوردها در آن دوره به کشاورزی فصلی وابسته بودند، اما آن بخشی که به مرکز عراق مهاجرت کردند، برای کشاورزی به آبهای سطحی وابسته شدند و در آنجا تمدنی جدید بنیان گذاشتند. اما کوردها از این تاریخ قدیمیتر هستند. اگر غار شانیدر را بهعنوان مثال در نظر بگیریم، تحقیقات نشان داده که ۲۰ هزار سال پیش از میلاد انسان در آنجا زندگی میکرده است. در کاوشهای سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۱ در سولکی، حدود هشت تکه استخوان کشف شد که قدمت آن به ۷۵ هزار سال پیش از میلاد بازمیگردد.»
پس از اینکه انسانها برای مدت طولانی در غارها زندگی کردند و از غذای روزانه تغذیه میکردند، سپس مرحله کشاورزی غاری پدید آمد. دکتر مولود در این باره میگوید: «این مرحله برای اولین بار در شانیدر آغاز شد که قدمتش به ۱۵ تا ۱۲ هزار سال پیش از میلاد بازمیگردد. پیدایش داستان دموزی همزمان با آغاز کشاورزی است. هر داستان و افسانهای ریشهای عمیق در تاریخ دارد و پژوهشگران به دنبال جغرافیای آنها هستند.»
«نوروز به شهر دیرینکو بازمیگردد که ۱۲ هزار سال پیش از میلاد قدمت دارد.»
این تاریخنگار کورد، شهری باستانی در کوردستان را بهعنوان سندی قوی معرفی میکند و میگوید: «دیرینکو، شهری زیرزمینی است که هشت لایه روی هم دارد و در شمال کوردستان واقع شده است. این شهر آنقدر بزرگ است که بین ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر در آن زندگی میکردند و اسب، گوسفند و همه نیازهای زندگی را داشتند. طراحی این شهر چنان شگفتانگیز است که برخی تاریخنگاران آن را شهر جنها مینامند. این شهر از اهرام مصر نیز مهمتر است، زیرا قدمت اهرام به ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش بازمیگردد، اما دیرینکو ۱۲ هزار سال قدمت دارد.»
«هرکس به دیرینکو رفته، خود را عریان کرده است.»
دکتر مولود ابراهیم درباره فرهنگ شهر دیرینکو بیشتر توضیح میدهد و میگوید: «در تحقیقاتم متوجه شدم که دموزی وقتی به زیر زمین رفت، در این شهر دیرینکو بود، زیرا در داستان آمده که دموزی از هفت دروازه عبور کرد تا به زیر زمین رسید و در مرحله نهایی عریان شد. سنتی هم در دیرینکو وجود داشت که هرکس وارد شهر میشد، از دروازه اول تا دروازه هفتم، بهتدریج لباسهایش را درمیآورد تا در لایه نهایی شهر کاملاً عریان میشد. اینها شواهدی هستند که نشان میدهند نوروز از بینالنهرین، زاگرس، شانیدر و بهطور کلی کوردستان سرچشمه گرفته است، زیرا در داستان سومری بهعنوان جشن (زگموگ) نامیده شده، به معنای (آغاز سال یا روز نو) که نوروز نیز همین معنا را دارد.»
به گفته دکتر مولود ابراهیم: «بعدها همه ملتهای دیگر جشن زگموگ را از سومریها گرفتند و هرساله در همان روز مشخص آن را جشن گرفتند، زیرا این فقط یک جشن نبود، بلکه تقویمی کیهانی نیز بود، چون با طبیعت و کیهان ارتباط دارد. در نوروز، زمین زنده میشود، گیاهان سبز میشوند، و شب و روز برابر میشوند. این نشاندهنده ارتباط نوروز با طبیعت و گردون است.»
چه شواهدی وجود دارد که نوروز جشن ملی کوردها است؟
برای هر رویداد تاریخی باید سه سند وجود داشته باشد: انسان، جغرافیا و زمان. این استاد دانشگاه اشاره میکند: «جغرافیا موردبحث کوردستان است، کسانی موجود بودند که بعدها کورد نامیده شدند، و زمان هم عصر کشاورزی است. سپس نوروز در منطقه و جهان گسترش یافت. نوروز جشنی باستانی است. سومریها آن را بهعنوان جشنی دینی، طبیعی، فرهنگی، اسطورهای و نجومی معرفی کردند. با گذر زمان، این جشن با رویدادهای تاریخی درآمیخت و با مناسبتهای فرهنگی هماهنگ کرد و هر ملتی آن را با رویداد تاریخی خود هماهنگ کرد. ملتهای بسیاری هزاران سال است که نوروز را جشن میگیرند: افغانستان، پاکستان، هند، چین، ترکمنستان، تاجیکستان و چند ملت دیگر.»
در سال ۲۰۱۰، سازمان ملل متحد نوروز را بهعنوان جشنی جهانی اعلام کرد.
در سال ۲۰۰۹، چند کشور از جمله ایران، ترکیه، افغانستان، ترکمنستان و پاکستان درخواست کردند که نوروز بهعنوان جشنی جهانی شناخته شود. در سال ۲۰۱۰، سازمان ملل متحد نوروز را بهعنوان جشن جهانی معرفی کرد. هر یک از این ملتها نوروز را متعلق به خود میدانند، زیرا هزاران سال است که آن را گرامی میدارند. دکتر مولود ابراهیم میگوید: «هیچکدام از آنها مانند کوردها شواهد قانعکنندهای ندارند که نشان دهد نوروز از میان ملت آنها سرچشمه گرفته است.»
«کوردهای ایزدی همان نمایش زنده شدن دموزی سومری را اجرا کردهاند.»
پژوهشگر تاریخی، هنری فورد، در سال ۱۹۳۲ هنگام تحقیق، شب نوروز را در کوردستان گذراند و با چند کارگر کورد ایزدی مواجه شد. آنها در آن شب نمایشی اجرا کردند. دکتر مولود ابراهیم اشاره میکند: «این پژوهشگر با دیدن این نمایش شگفتزده شد، زیرا نمایش آنها همان سناریویی بود که برای زنده شدن دموزی اجرا میشد. به همین دلیل او کتابی نوشت به نام (الطقوس دموزي في الكردستان)، که در آن اذعان کرد نمایشی که ایزدیها اجرا کردند، همان نمایشی بود که سومریها برای زنده شدن دموزی انجام میدادند.»
جشن نوروز قدیمیترین جشن ملی روی زمین است. همراه با نوروز، تقویم سومری و تقویم کوردی وجود دارد که تقویم کوردی بسیار دقیق است. حدود ۷۰۰ سال پیش، عمر خیام، فیلسوف و شاعر، تقویم جلالی را بنیان گذاشت که از روز نوروز آغاز میشد. به همین دلیل تقویم ایران نیز از نوروز شروع میشود.
«۲۶۰ شاعر برای نوروز شعر سرودهاند.»
درباره نوروز در ادبیات و هنر کوردی، پروفسور دکتر عبدالله آگرین به روداو گفت: «این جشنها، پوشیدن لباسهای فرهنگی و برافروختن آتش که امروزه در اولین روز نوروز انجام میشود، تاریخچهای جدید دارد. این سنت در دهه ۱۹۲۰ بهطور کامل شکل گرفت و شاعر پیرمرد پیشگام آن بود.»
عبدالله آگرین افزود: «بیش از ۲۶۰ شاعر کورد درباره نوروز شعر سرودهاند. پیشگام این شاعران، که نماد مبارزه، پایداری، نو شدن و آزادی است، پیرمرد است. میتوانم بگویم این مرحله از او آغاز شد. شعر (امروز روز سال نو است، نوروز دوباره آمد) از پیرمرد پیشگام بود و همچنان با عظمت و شکوه خود باقی است، اما به نظر من شعر استاد علی عبدالله شونم (جشن، جشن کوردستان است، جشن نوروز است، با شعله آتش مینویسم، جشن مبارک) حماسیتر، تاریخیتر و زیباتر است.»
در قرن گذشته و پیش از قیام، در جنوب کوردستان نوروز چگونه گرامی داشته میشد؟
عبدالله آگرین درباره برگزاری مراسم نوروز و سال نو کوردی در اواسط قرن گذشته توضیح داد: «از خاطراتم از سال ۱۹۵۸ به بعد یادم است. ما در آن زمان تصور میکردیم که گرامیداشت نوروز ممنوع است، زیرا تا امروز هم قانونی ندیدهام که آن را ممنوع کرده باشد. به همین دلیل، نوروز به نمادی از مبارزه و تلاش تبدیل شده بود. در آن زمان که ما در مقطع متوسطه بودیم، در نوروز لباس کوردی میپوشیدیم تا بهعنوان نمادی از مبارزه باشد. واقعاً هم مبارزه بود، زیرا در برابر نیروی پنهانی بود که علیه خواستهها و آزادیهای ملت کورد قرار داشت.»
او در ادامه گفت: «در آن زمان نوروز گرامی داشته میشد، اما این مراسم محلی بود. گروهها آن را بهعنوان مناسبتی سیاسی و ملی برگزار میکردند و هر کدام جداگانه مراسم را اجرا میکردند. در آن زمان رقابت شدیدی بین حزب دموکرات و حزب کمونیست وجود داشت. ما گروهی از دانشآموزان داوطلب بودیم که مخفیانه میرفتیم و آتش نوروز را روشن میکردیم. از ۱۵ مارس شروع به آمادهسازی میکردیم. چند جوان بودیم، از جمله جلال مام احمد، حمە آمقولی ایسکاند، طاهرحمەامین ماوتی و رزاق حاجی کریمی برخانقا، که نقش پیشگامی داشتند. از ۱۵ مارس روی تپه گویژه شروع به جمعآوری شاخهها میکردیم و آنها را مخفی میکردیم تا عصر ۲۰ مارس که آتش را روشن میکردیم. شجاعت این کار به رزاق حاجی کریمی بازمیگردد، زیرا او یک جیپ داشت و شاخهها را به قله گویژه منتقل میکرد. هرچند دولت عراق آن زمان موانعی ایجاد کرده بود، اما به هر شکلی خودمان را از آنها عبور میدادیم. در روز ۲۰ مارس به مدرسه نمیرفتیم، لباس کوردی میپوشیدیم، در حیاط مدرسه جشن میگرفتیم و عصر هم آتش را روشن میکردیم.»
«فقها در حجرهها نوروز را گرامی میداشتند.»
عبدالله آگرین میگوید: «در آن زمان حجرهها زیاد بودند. یادم است که ملای حجره در ۲۰ مارس، پس از درس قرآن و شریعت، روی کاغذ نوروزنامه مینوشتند و بین مردم پخش میکردند. برای روز بعد هم گشتوگذاری ترتیب میدادند و فقها و معلمان با لباس کوردی نوروز را گرامی میداشتند. آنها کمی آزادتر بودند، زیرا کمتر مورد سوءظن قرار میگرفتند.»
سرود نوروز چگونه خلق شد؟
عبدالله آگرین از خاطرهای که از دیلان شنیده بود، به روداو گفت: «در ۱۰ مارس ۱۹۴۶، محمد صالح دیلان، هنرمند و شاعر، در باشگاهی با دوستانش نشسته بود. در آن زمان ابراهیم احمد (بله) با دیلان تماس گرفت و از او خواست به شاعر پیرمرد بگوید شعری برای نوروز بنویسد (چون در آن زمان رابطه بله و پیرمرد خوب نبود، خودش مستقیم درخواست نکرد). دیلان بلافاصله با پیرمرد تماس گرفت، که همیشه او را خاله صدا میکرد، و گفت: خاله جان، میخواهم شعری خیلی زیبا برای این نوروز برایمان بنویسی. او گفت: به روی چشم، حمە جان، فردا عصر بیا پیشم. محمد صالح دیلان روز بعد به دیدار پیرمرد رفت و او شعر را به او داد، که قرار بود برای ابراهیم احمد (بله) باشد. اما شعر برای سرود چندان مورد پسند نبود و دوباره از دیلان خواستند که پیرمرد را راضی کند شعر دیگری با ویژگیهایی که آنها میخواهند بنویسد. دیلان دوباره همان درخواست را مطرح کرد و برای روز بعد، پیرمرد شعر (امروز روز سال نو است، نوروز دوباره آمد) را نوشت و دیلان آن را برای ابراهیم احمد برد. او خیلی خوشش آمد و همان روز دیلان آهنگ آن را ساخت و در نوروز ۱۹۴۶ سرود را منتشر کردند.»
درباره سرود (جشن، جشن کوردستان است، جشن نوروز است)، او میگوید: «شعر آن از علی عبدالله شونم (ع. ع. شونم) است که در دهه ۱۹۸۰ سروده شده بود. چند نفر تصمیم گرفتند به هر قیمتی آن را به سرود تبدیل کنند، اما از ترس نیروهای مسلح رژیم عراق آن زمان نمیتوانستند آن را ضبط کنند. یک روز ایدهای به ذهنشان رسید که به خانه مردی بروند که مکانیک بود و خانهاش خارج از شهر قرار داشت. گروه موسیقی مولوی را بردند و به آن خانه رفتند. در همان خانه مکانیک، علی عبدالله شونم آهنگ را ساخت و خودش همراه با یک گروه کر آن را اجرا کرد. بعدها چند هنرمند دیگر هم آن را خواندند.»
«در سال ۱۹۴۷ به درخواست پیرمرد مراسم نوروز برگزار نشد.»
نویسنده و استاد دانشگاه، عبدالله آگرین، میگوید: برای اولین بار در سال ۱۹۴۶ در تپه مامیارەی سلیمانیه مراسم عمومی نوروز برگزار شد، اما در سال ۱۹۴۷ به درخواست پیرمرد این مراسم برگزار نشد. «درخواست پیرمرد به دو دلیل بود. او آن روز صبح اعلام کرد که کوردها از دو سو دچار مصیبت شدهاند: یکی به دلیل فروپاشی جمهوری مهاباد توسط ایران، و دوم به دلیل اعدام چهار افسر کورد باز هم توسط حکومت پادشاهی ایران آن زمان.»
سرچشمه
https://www.rudaw.net/sorani/kurdistan/2003202229
- تاریخ نوروز و روایت سومری - 03/22/2025
- چرا سپاه و اطلاعات با پهلوی همپیمان است؟ - 03/13/2025
- دینیار کینه توز، زرتشت - 02/23/2025