ربودن نمایندگی سیاسی کوردها برای پنهان کردن برنامه‌های ضد اسرائیلی خود

د. لقمان رادپی

هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، یکی از چندین کورد در نقش‌های دیپلماتیک منطقه‌ای برجسته است.

از زمان قتل عام ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل خود را نه تنها با حماس، بلکه با یک اتحاد اسلامی منطقه‌ای گسترده‌تر در جنگ می‌بیند. این اتحاد از دولت‌ها و ایدئولوژی‌ها به دنبال خنثی کردن دستاوردهای دفاعی اسرائیل و جسور کردن نیروهای ضد اسرائیلی در سراسر جهان اسلام و فراتر از آن است که اغلب با بخش‌هایی از چپ جهانی همسو می‌شوند. در بحبوحه این رویارویی، هم کوردها و هم اسرائیلی‌ها خود را هدف نیروهای یکسانی می‌بینند. این دو ملت، به عنوان متحدان طبیعی، با مبارزات مشترک علیه ایدئولوژی‌های سرکوبگر به هم پیوند خورده‌اند.

کوردها و اسرائیلی‌ها خود را آماج نیروهای مشابەای می‌بینند.

با این حال، همین رژیم‌ها به طور استراتژیک کوردها را منفی جلوه می‌دهند. در سراسر خاورمیانه، کشورهای منطقه مدت‌هاست که کوردها را با عبارات توطئه‌آمیز به تصویر کشیده‌اند: به عنوان «جن»، به عنوان مأمورانی که در تلاش برای ایجاد «اسرائیل دوم»، به عنوان مهره‌های امپریالیستی یا به عنوان نابودگران وحدت امت اسلامی. این اهریمن‌سازی تا حدی ناشی از رد اسلام سیاسی و ایدئولوژی‌های پان‌عربی، پان‌ایرانی یا پان‌ترکی توسط جنبش ملی کورد است. در پاسخ، این رژیم‌ها سعی کرده‌اند آرمان کوردستان را مهار کنند – نه با حل آن، بلکه با گنجاندن آن در [سیاست‌ها و] روایت‌های ژئوپلیتیکی خود؛ آنها به طور فزاینده‌ای از احساسات ضد اسرائیلی برای چارچوب‌بندی و دستکاری «نمایندگی کوردها» [رو به دنیای بیرون] استفاده می‌کنند.

این روند، بحران چگونگی نمایندگی [چهرە خارجی] برای کوردها ایجاد کرده است. کوردها که بدون دولت هستند و توسط رژیم‌های متخاصم احاطه شده‌اند، هیچ صدای ثابت و شناخته‌شده‌ای در امور بین‌المللی ندارند. منافع آنها از طریق دستور کارهای کشورهایی که آنها را تهدید می‌دانند، فیلتر می‌شود. نتیجه این است که آنچه به عنوان «نمایندگی کوردها» شناخته می‌شود، غالبا همان آئینەای از سیاست ترکیه، ایران یا عرب است که در چهرەای کوردی پیچیده شده است و این تصادفی نیست. برای جلوگیری از [به اصطلاح] ظهور «اسرائیل دوم» در قالب یک کشور مستقل کوردستان، قدرت‌های منطقه‌ای، برخی از کوردتبارها را در نقش‌های دیپلماتیک سطح بالا به کار گرفته‌اند – در حالی که [مطلقا] موضوع کورد را به رسمیت نمی‌شناسند، هرگونه حقوق یا خودمختاری سیاسی را از آنها سلب می‌کنند. [جهت نمونه] وزیر امور خارجه ترکیه، هاکان فیدان، یک کوردتبار است. عبدالطیف رشید، رئیس جمهور عراق، و فواد حسین، وزیر امور خارجه نیز همینطور [کوردتبار] هستند. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، یک آذری است که در شهر کوردنشین مهاباد متولد شده است. حتی اتحادیه علمای مسلمان – یک گروه متحد قطر که اخیراً فتوای جهاد علیه اسرائیل را صادر کرده است – توسط علی قره‌داغی، که یک روحانی کوردتبار است، رهبری می‌شود.

این پذیرش [مساله کورد] نیست. بلکه این یک عدم نمایندگی [عمدی] استراتژیک است.

این انتصابات [کوردتباران در سطح مقامات رسمی در سطح بالا]، ماهیت ضد کوردی و ضد اسرائیلی این رژیم‌ها را می‌پوشاند. در عراق، مشارکت کوردها در دولت ناشی از فشار آمریکا برای حفظ تمامیت ارضی کشور است – نه از به رسمیت شناختن واقعی حاکمیت کوردها. در سراسر منطقه، از حضور کوردها در ساختارها و مقامات دولتی برای منحرف کردن توجه از کنه و دال مرکزی سیاست ضد اسرائیلی، ترکیه و ایران استفاده می‌شود.

از طریق این مانور، کشورهای دربرگیرنده کوردها، مسئله اسرائیل با کشورهای منطقه‌ای را به عنوان مشکلی بین اسرائیل و کوردها نمایش می‌دهند و کوردها بدون داشتن کشوری از خود، فاقد ابزارهای دیپلماتیک و استراتژیک برای به چالش کشیدن این انحراف [و فریب] هستند. در عوض، این رژیم‌ها از این خلاء برای دستکاری برداشت‌های غربی سوءاستفاده می‌کنند – و اغلب موفق می‌شوند.

با تقویت نمایندگی واقعی کوردها … غرب می‌تواند به افشا و مقابله با برنامه‌های ضد اسرائیلی منطقه کمک کند.

پیامدهای آن قابل مشاهده است. سازمان‌های سیاسی کورد، از جمله دولت‌های کورد در ایران و سوریه، نتوانسته‌اند سیاست مستقلی را در قبال اسرائیل تدوین کنند، که بخشی از آن به دلیل تهدیدات منطقه‌ای و خطر نسل‌کشی [توسط کشورهای دربرگیرنده]، و همچنین به دلیل بی‌تفاوتی غرب است. عدم حمایت بین‌المللی از همه‌پرسی استقلال دولت منطقەای کوردستان در سال ۲۰۱۷، همراه با رها کردن عفرین در جریان تجاوز نظامی ترکیه در سال ۲۰۱۸ به سوریه و اشغال بعدی آن، نمونه‌ای از غفلت مداوم غرب از آرمان کوردها است.

اوضاع لازم نیست به همین منوال باقی بماند.

ایالات متحده و متحدانش می‌توانند با حمایت از دولت‌های خودمختار کورد که طرفدار خودمختاری و ثبات منطقه‌ای هستند، به معکوس کردن این روند کمک کنند. با تقویت نمایندگی واقعی کوردها – چه از طریق پذیرش خودمختاری، یا تقویت نهادهای سیاسی یا حمایت نظامی – غرب می‌تواند به افشای و مقابله با برنامه‌های ضد اسرائیلی منطقه کمک کند.

کوردهایی که نماینده کشورهای میزبان خود در صحنه بین‌المللی هستند، در واقع نماینده همان سیستم‌هایی هستند که مردمشان تحت آن رنج می‌برند – سیستم‌هایی که حقوق، هویت و وجود کوردها را انکار می‌کنند. برای این دیپلمات‌های عالی‌رتبه جذب‌شده [تطمیع شده]، آرمان «کوردستان» معنایی ندارد. با این حال، این اشخاص باید نگران پیامدهای نقش خود باشند. در حالی که قدرت‌های جهانی بارها به کوردها خیانت کرده‌اند، به همان اندازه حیاتی است که کوردها در برابر برنامه‌های کشورهای [اشغالگر] خود هوشیار باشند و از تبدیل شدن به ابزاری برای سرکوب آنها خودداری کنند.

سرچشمه:

https://www.meforum.org/mef-observer/the-political-hijacking-of-kurdish-representation-to-conceal-anti-israel-agendas

توضیحات:

۱- تصریحات مابین براکت [] از مترجم است.

۲- من خودم کوردم ! – در ایران نیز همگی کارمندان و مقامات کوردتبار رسمی شاغل در دولت ایرانی، زمانی که درباره عملکرد آن‌ها سوال پرسیده می‌شود،  در توجیه خیانت و سرسپردگی به دولت‌ اشغالگر ایرانی، در جواب می‌گویند “من خودم‌ هم کوردم ها ! “.